کتاب خدا می خواست زنده بمانی نوشته فاطمه غفاری روایت سرگذشت سرلشگر صیاد شیرازی را شرح میدهد.
وی در بامداد 21 فروردین 1378، در حال خروج از منزل، به وسیله عوامل فرقه تروریستی مجاهدین خلق در پوشش رفتگر، به شهادت رسید.
پس مانده های زخم خورده مرصاد در صبح روز 21 فروردین 78 ، فاتح بزرگ فتح المبین و بیت المقدس و یکی از بزرگترین سرمایه های کشور را در تروری ناجوانمردانه آماج تیرهای کینه خود قرار دادند و قامت استوار امیر ارتش اسلام را به خاک افکندند. روحش شاد.
شهید شجاع و ارجمند ارتش جمهوری اسلامی ایران، در 16 فروردین 1378، همزمان با عید سعید غدیرخم به درجه سرلشکری نایل آمد و چند روز بعد، با افتخار شهادت، به درجه سپهبدی ارتقا یافت.
شهید صیاد شیرازی پس از دریافت درجه سرلشکری خطاب به خانواده اش می گوید: «بسیار شاد و خرسندم؛ البته نه به خاطر دریافت این درجه، بلکه به خاطر رضایتی که امید دارم امام زمان (عج) و مقام معظم رهبری از من داشته باشند. مقام، درجه و اسم و رسم در نظر من هیچ جایگاهی ندارد.»
یک روز صدایم کرد. رفتم توی اتاقش. جلوی پایم بلند شد و من از خجالت سرخ شدم... گفت: «مریم جان، از فردا بعد از نماز صبح می شینیم با هم چهل و پنج دقیقه حرف می زنیم... آن قدر صبح ها با هم نشستیم و حرف زدیم و رفتیم بیرون که دیگر آن رودربایستی، آن خجالت و آن فاصله از بین رفت و چه قدر شیرین بود و چه قدر لذت بخش. پدرم را تازه پیدا کرده بودم و تازه داشتم انس می گرفتم.