شاید به گوشتان خورده باشد که بعضی از مردم، آنچنان به دعانویسی و فالگیری باور دارند که شب و روز در حال رفتن پیش دعانویسها هستند، با این نیت که گرهها و طلسمها را از زندگی خود یا نزدیکانشان بگشایند. اینها افرادی هستند که در برههای از زمان تحتتأثیر اندیشههای جاهلانه و نادرست پیشینیانشان و تحت احاطه شدید این باورها و اعتقادات بیریشه و بیسند قرار گرفتهاند و چنان تأثیر عمیقی بر ذهن و روان آنها بر جای گذاشته که این اعتقادات و افکار خرافیِ برخاسته از طلسمشدنشان را متعصباً از آن خود میدانند.
افرادی که در زندگی خود احساس درماندگی میکنند و نمیتوانند با تدبیر و توکل به خداوند متعال مشکلاتی از قبیل بیماری، فقر، سرقتِ مال، ترس و وحشت و... را حل کنند، به دعانویس روی میآورند و بر این باورند که با سرکتابگیری که شروع فعالیت دعانویس است، دلیل مشکلات آنها مشخص میشود و به راهحل مطلوبی دست خواهند یافت.
در این خصوص، سوالاتی وجود دارد که افکار برخی از افراد را به این پرسشها مشغول کرده است؛ سوالاتی از قبیل: چرا زندگیِ مرا طلسم و سحر و جادو کردهاند؟ چه کسی این کار را کرده است؟ حال چگونه باید آن را باز کرد؟ اصلاً چه کسی علم باز کردن آنرا دارد؟ چرا من نتوانم این علم را یاد بگیرم؟ و اصلاً چرا خداوند قدرتمند عالم و دانا چنین اجازهای را به یکی از بندگانش و یا بعضاً موجوداتی که از قدرت دید ما خارجاند، داده است تا در زندگی دیگران به این راحتی دخل و تصرف کنند و موجبات غم و اندوهشان را فراهم کنند؟ و این کار از خداوند عظیم، بخشنده، قدرتمند و مهربان بسیار بعید است که رازهای خصوصی انسانها را به دست افرادی که خود را دعانویس و سرکتاببین معرفی میکنند، فاش کند! و اصولاً چرا خداوند باید بنده مومنش، که نمازهای واجب و دعاهایش را به درگاه او انجام میدهد، این چنین اسیر چنگال شیطان کند؟
با توجه به اینکه پاسخ دادن به این پرسشها از اهمیت زیادی برخوردار است، نویسندگان برآن شدند تا گامی هرچند ناچیز در این زمینه برداشته و در حد بضاعت خویش با نگاهی به منابع عظیم موجود در این حوزه، به بحث و بررسی پیرامون این مسائل بپردازند. شما خواننده گرامی و فرهیخته که کتاب پایان دعانویسی را میخوانید، در هر کجای جهان و ایران که باشید به راه درست و حقیقت خواهید رسید و پاسخ سوالاتتان را کشف خواهید کرد و بهخوبی متوجه میشوید که سرمنشأ مشکلاتتان از کجا بوده است.
امید است این اثر بتواند راهگشای مفیدی برای شناخت و پرهیز از دام سودجویانی باشد که با رواج خرافات و انحرافات، خواسته یا ناخواسته آب به آسیاب کسانی میریزند که علاقهای به هدایت درست و موفقیت عالی انسانهایی که بنای زندگی خود را بر عقلانیت و معنویت نهادهاند، ندارند.
در کتاب پایان دعانویسی در پنج فصل مجزا به بیان جایگاه دقیق طلسم و جادو، فالگیران و دعانویسان از دیدگاه اسلام و علم نوظهور روانشناسی که در روایات هم به آن اشاره شده است، پرداخته شده است. در فصل سوم از این کتاب مفصلاً مبحث دعا و اثرگذاری آن مورد بحث و بررسی قرار داده شده است و در فصل انتهایی کتاب داستانهایی نوین، جالب و آموزنده ذکر شده است.
موکل در دعانویسی به معنی جنی میباشد که با دعانویس دوست است و برای او از عالم غیب خبر میآورد، فرد درمانده که فکر میکند تنها راه بازمانده همین راه است و تنها راه حل موجود برای حل تمام مشکلاتش در دستان همین دعانویس میباشد، لذا تمامی شرح ماجرا را برای باز شدن گره ها از کارش میپذیرد و در پایان هر سرکتاب مشخص میشود که فرد باید دعاهایی جهت رفع چشم بد، حسود، جادو، گشایش روزی و پیدا کردن شغل و غیره از دعانویس خریداری کند. بنابراین فرد درمانده هر جور که شده دعاها را خریداری میکند و دستورات وارد شده در دعا را که گاهی به صورت شفاهی از طرف دعانویس گفته میشود را عمل میکند.
در برخی موارد هم فرد دعانویس با شیادی کامل برای حل مشکلات زنان آنها را مجبور به صیغه شدن میکند تا بتواند به نیت حل مشکلات و باز شدن گره از کارهایشان دور ناف آن ها و سینه آن ها دعانویسی کند و به بهانه باز کردن طلسم و رفع ناراحتیهایشان از آن ها لذت جنسی ببرد....