داوود غفارزادگان در کتاب گل سرخ و گیاه باد گرد، ماجرای علف هرزی را به تصویر میکشد که دلش میخواهد همانند یک بوتهی گل سرخ، گلهای قرمز و زیبا داشته باشد. این داستان ایستادگی و تلاش برای رسیدن به اهداف را به فرزندان شما آموزش میدهد.
داوود غفارزادگان در سال 1338 در اردبیل دیده به جهان گشود و در سال 1359 نخستین اثرش را منتشر کرد. داوود غفارزادگان بیشتر از سه دهه داستانهایش را با موضوعات مختلف به نگارش درآورد و در نهایت موفق به کسب جایزه 20 سال ادبیات داستانی (بزرگسالان) برای کتاب «ما سه نفر هستیم» شد.
داوود غفارزادگان را میتوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین نویسندگان حوزه ادبیات کودک و نوجوان دانست. چرا که توانست به عنوان یکی از بهترین داستاننویسان دو دهه اخیر نشان طلایی جشنواره بزرگ برگزیدگان ادبیات کودک و نوجوان (انجمن نویسندگان کودک و نوجوان) را دریافت کند. رمان «فال خون» او ترجمه شده و در دانشگاه تگزاس آمریکا به چاپ رسیده است. از دیگر آثار داوود غفارزادگان نیز میتوان به خرده مینا بر خاک، شب ایوب، تا از سخن دور نیفتیم، راز قتل آقامیر، دختران دلریز، هزارپا، ایستادن زیر دکل برق فشار قوی و سایهها و شب دراز اشاره کرد.
خروس، روی پرچین باغ پرید؛ چشم هایش را بست ومنقارش را به سوی آسمان باز کرد: «قوقولی... قو... قو...» خورشید، باشنیدن صدای خروس ازخواب پرید. زلف طلایی اش را بردامن کوه ریختو آغوش گرمش را به روی باغ گشود. بوته گلسرخ، گرمی خورشید را روی تنش حس کرد.