کتاب کوزه شکسته به نویسندگی وحید پورافتخاری روایتگر چوپانی است به نام ارکان که گوسفندان خان قلی را به چرا میبرد و به جای مزد از خان قلی کاسهای روغن میگرفت. ارکان همهی روغنها را در کوزهی بزرگ سفالی جمع میکرد تا اینکه روزی کوزهی روغن ارکان پرشده و او تصمیم گرفت تا برود همه روغنها را بفروشد.
کوزه شکسته یکی از داستانهای جذاب و آموزندهی مجموعه «شکرستان و یک داستان» است که با روایتی ساده و روان و تصاویری رنگی و جالب برای کودکان ارائه شده.
اینطوری شد که نشست کنار خمره و خیالبافی کرد. فکر کرد از فروش روغن پول زیادی گیرش میآید. آن وقت دیگر اسمش ارکان نخواهد بود. آن وقت خواجه ارکان صدایش میکردند. دیگر لازم نبود چوپان باشد. پولدار میشد. درست همینجا بود که ارکان در فکر و خیال غرق شد. روغن اعلا، روغن حیوانی اعلا دارم، آهای مهمان نواز! در خانه باز، بدو تا روغن تمام نشده!» همه روغنها را با بهترین قیمت میفروشد...