نظر شما چیست؟

معرفی کتاب غزلیات بهزاد

کتاب شعر غزلیات بهزاد، اثر بهزاد صدیقی مقدم پور؛ با تخلص بهزاد متولد سال 1343 در تهران می‌باشد. فارغ التحصیل رشته هنرهای تجسمی با گرایش نقاشی بوده و سال‌هاست با برگزاری نمایشگاه‌های نقاشی، تدریس در فرهنگسراها، تدریس در دانشگاه‌ها و حتی مدتی در مدارس آموزش و پرورش و سپس در آموزشگاه هنرهای تجسمی شخصی خود به این شغل مبادرت ورزیده است، مدتی در زمینه بافت فرش دستباف شاگردی استاد عرب‌زاده را کرده و یکی از تابلو فرش‌های تمام ابریشم او در روزنامه همشهری با عنوان بافت یک فرش بسیار نفیس به چاپ رسیده است ، در زمینه کتاب کودک که خود تألیف و تصویرگری آن را به عهده داشته نیز فعالیت نموده است، علاقه بسیاری به شعر غزل داشته و سال‌هاست به سرودن اشعاری احتماح ورزیده، اشعار وی با اسلوب غزل قرن چهاردهم بوده و لیکن با مفاهیم و موضوعات امروزی و جدید، وی سعی داشته در اشعار خود از زبان همه گرایش‌های فکری سخن بگوید، به عنوان مثال از زبان اشخاصی که عاشق، فیلسوف، بی‌سواد و با سواد، با شعور و کم شعور، مذهبی و عصیانگر و کافر و غیره بوده‌اند، هر چند در انتهای غزل خواسته یا ناخواسته دوباره به خصوصیت ذهنی و شخصی خود که شاید بتوان آن را در راستای عاشقانه مذهبی و تا حدی فلسفی بر شمرد بازگشته است وی اشعار زیادی در چند دهه فعالیت شعری خود سروده است و این کتاب با یک صد و ده غزل به احترام و توسل جستن از مولای متقیان حضرت علی (ع) بوده که اکثریت آن‌ها به جز چند عددی همه از اشعار قدیمی وی می‌باشند، غزلیات جدیدش هر چند بر طبق همان اسلوب و چهارچوب غزل قرن چهاردهمی بوده اما تفاوت و پختگی بیشتری از غزلیات این کتاب دارند.

گزیده کتاب غزلیات بهزاد

عاشقی کردم ولی بی یار عشق

گشته ام دلداده بی‌دلدار عشق

گل رخی خوش را تصور کرده‌ام 

کردمش بت از برای کار عشق

در خیالاتم کنم حالی عجب

با بتی دلداده غم خوار عشق

بوده خرجش یک نظر خوش باوری

قلب یارم تا شود سرشار عشق

در خیالم یار من همچون پری

من به چشمش بوده‌ام سالار عشق

چون که یارم بوده در فکرم فقط

پس ندیدم یک دمی آزار عشق

عاشقی بس پر تلاطم بوده است

زین روش بر خود کنم همواره عشق

همچو من کی کرده این‌سان عاشقی

یک نفر در مدت ادوار عشق

در تجسم مشق عشقی کرده‌ام

گشته ام بس خبره در رفتار عشق

هر چه لازم بوده بر عشقی کنم

کرده ام در کسوت پندار عشق

حاصل پندار و هم گفتار عشق

بس تجلی کرده در کردار عشق

عاقبت این هجمه‌ی اندیشه‌ها

شد طریق روشن هنجار عشق

چون که بی‌آبی شنایی کرده‌ام

هر زمان خواهم کنم احضار عشق

این روش نقصی عجب دارد، ولی

در عمل به زاده شد بی‌یار عشق.. .

کنگره :
‭PIR۸۳۵۰ ‬
دیویی :
‭۸‮فا‬۱/۶۲‬
کتابشناسی ملی :
۹۴۵۶۱۶۸
شابک :
978-622-292-323-5
سال نشر :
1402
صفحات کتاب :
117

کتاب های مشابه کتاب غزلیات بهزاد