کتاب سوار باد نوشته حسن فریدی توسط انتشارات افراز منتشر شده است.
شب، خسته و غمگین از راه رسید. اشکان روی تخت دراز کشید. سکوتِ شب. سکوت در شب زیبا و دلگیرست. «چه چشم هایی دارد دریا. چقدر زیبا. چقدر دوست داشتنی. ترسم این چشمها کار دستم بده. شاید هم داده. ترسم کله پام کنه. حیف از این چشمها نیست از آن دیگری بشه. حالا وقت عشق وعاشقی نیست اشکان. هنگامهی کارزارِ. مگرعشق و عاشقی خودش کارزاری نیست! آن هم بزرگترین کارزار. مگرعشق، زمان و مکان میشناسه. ترسم تعلل کنم دیر بشه!»