کتاب خانه ی ویلایی نوشته دونالد مارگولیز است که توسط مرتضی تهرانی ترجمه و توسط انتشارات افراز منتشر شده است.
آنا: [درهنگام ورود]عزیزم، میشه کمک کنی؟ [منظورش کیسه ها و پاکت های در دستش است] سلا-ا-ام؟
[آنا نزدیکتر شده و موجب ترساندن سوزی می شود.]
سوزی: وای، مامان بزرگ! قلبم وایساد
آنا: انتظار داری بشنوی با اون چیزهای مسخره توگوشت؟
سوزی: حداقل یه ندا میدادین که رسیدین!
آنا: اومدم تو اتاق دیگه. من کسی نیستم که ورودشو نادیده بگیرن! البته، به جز نوه ی خودم انگار. بیا تو بغلم ببینم. [آنا سوزی را در آغوش می گیرد و روی سر اورا می بوسد.]