کتاب به وقت پازولینی مجموعه ی پنج نمایشنامه از جمله «به وقت پازولینی»، «جیرجیرک»، «مرگ فیدل»، «اتوپیا» و «دراکولا»ست. اکثر نمایشنامه های کتاب «به وقت پازولینی» اجرای عمومی داشته اند و علاقهمندان به تئاتر با زبان و جهان ذهنی سنجابی آشنایی دارند. نمایشنامه هایی که همگی سمت و سوی رئالیسم جادویی دارند و چندصدایی و وجود چندین راوی مشخصه های اصلی شان است.
نویسنده در مجموعه ی نمایشنامه های این کتاب سعی کرده اسطوره هایی متفاوت بسازد و در متن کارها به نمایش بگذارد. اسطوره هایی که از اسطوره های پیشین تن می زنند و مختص جهان داستانی پس و پشت این نمایشنامه ها هستند. نویسنده با پیش کشیدن بسیاری از باورهای عامیانه ی خاستگاه های زیست – جهان خودش، خوانده ها و دیده هایش از ادبیات، فلسفه، سینما و تئاتر، نمایشنامه هایی را خلق کرده که همگی سعی دارند بازتابی از وضعیت امروز جهان در آینه ی تاریخ در کلیتش باشند.
می تونم براتون از اتاق سترونی حرف بزنم که توش رویاهامون رو بازیابی می کردن. توی اون اتاق به صورت مجزا اطلاعات مغزمون رو با یک سری مدارهای الکتریسیته، به یه دستگاه مغناطیسی می رسوندن. دستگاه هایی که بر اساس سیستم افت ولتاژ گاوس بسته شده بودن و می تونستن جریان های الکتریکی رو به تصویرهای سه بُعدی تبدیل کنن. پدیدهی عجیبی بود.
اینکه بتونی رویاهات رو در غالب یکسری تصویرهای حجم دار ببینی. عجیب و خوفناک. تصویرهای مربوط به من اغلب گیج کننده بودن. شکل مات یه دریاچه. پاروی رها شده یه قایقران. یا شوت نیمه کاره ی یه فوتبالیست. همیشه بعد از پایان کار، خودم از همه مشتاق تر بودم تا اون رویاهای ناقص رو ببینم. بعدش غمگین می شدم و از شکل الکن رویاهام افسرده می شدم.