کتاب مهندسی جوانی توسط حمیدرضا مهدوی ارفع نوشته شده است. در برههای از زمان به سر میبریم که مقام عظمای ولایت، بیانیۀ گام دوم انقلاب را صادر فرمودهاند: دستورالعملی برای رسیدن به تمدن درخشان اسلامی. مخاطب این بیانیه همه و به ویژه نسل جواناند. جوان سرشار از انرژی و انگیزه و صفای باطن است.
او هنوز در ابتدای راه زندگی است و توانایی دارد مسیرش را به هر جهت که بخواهد، تغییر دهد؛ ازاین رو اگر همراهی دلسوز داشته باشد و درست هدایت شود، میتواند همۀ کاستیهای قبلیِ زندگی خود را جبران کند و در مسیر شکوفایی معنوی گام بردارد. ازطرفی، مسیر تمدن سازی از خودسازی میگذرد و برای خودسازی به نقشه و استادی همراه نیاز داریم. حال، چه همراه و استادی بهتر از پدری دلسوز؛ آن هم پدری که به مسیرهای آسمان آگاهتر از مسیرهای زمین است و به مهندسی ذهن جوان اشراف کامل دارد
این نوشتار ترجمهای است از نامه 31 نهج البلاغه که آن را بهترین پدر دنیا امیرالمومنین (ع) خطاب به فرزند دلبدشان، امام حسن نگاشته اند.
بی شک، گذر دنیا و غلبۀ روزگار و روی آوردن آخرت، نشانههایی از حقیقت را بر من آشکار کرده است که مرا از یاد دیگران و توجّه به غیرِ خودم منع میکند؛ ولی وقتی فارغ از غم مردم، با غصههای خود خلوت کردم و توجّهم را از همه کس و از هوای نفس برگردانده و فِکر و ذکرم فقط بر کار خود متمرکز شد، دیدم که تو پارهای از وجود من، بلکه همۀ هستیِ منی؛ تا آنجا که هر مصیبتی به تو برسد، گویا به من رسیده است و اگر مرگ به سراغ تو آید، گویا به سراغ من آمده است؛ به همین دلیل، کار تو همانقدر برایم مهم شد که کار خودم اهمیت داشت؛ پس این نامه را برایت نوشتم تا پشتوانۀ تو باشد؛ حال چه خودم در این دنیا بمانم و چه نمانم.