کتاب کیمیای عشق الهی (جلد دوم) نوشتهی مهدی داعی، 10 توصیه بسیار مهم خداوند را از دیدگاه روانشناسی مورد بررسی قرار میدهد که میتواند زمینهساز بیداری شما از خواب ذهن و خوشبختی در این دنیا باشد.از قدیم گفتهاند، زندگی را هر جور بگیرید میگذرد و به عبارت امروزی، شرایط زندگی بر طبق باورهای شما رقم میخورد. مهم این است که ببینیم چگونه باید درست و منطبق با خواست خداوند زندگی کنیم. خداوندی که دنیا را به این عظمت، بدون هدف نیافریده قطعا از آفرینش ما نیز هدفی خاص را دنبال میکند.
عده زیادی از مردم در این دنیا فقط به دنبال کسب لذت و شادی هستند و تنها روی بخش روشن زندگی تمرکز دارند. آنها از پی بردن به هدف زندگیشان غافلند که همانا با رفتن از این دنیا، دستی خالی خواهند داشت. اگر زندگیتان با سختی و درد همراه است مطمئن باشید در مسیری قرار ندارید که خداوند برای شما در نظر دارد.
با پذیرش شرایط زندگی همینگونه که هست؛ میفهمیم نباید شرایط را کنترل کنیم و به این ترتیب اولین قدم را برای بیدار شدن از خواب ذهنمان و یقین به خداوند برمیداریم. تا زمانی که در ذهنمان بوده و ناآگاهانه زندگی کنیم؛ سعی میکنیم به زور، چیزها طبق میل ما صورت پذیرند. بنابراین با رها شدن از ذهنمان، دومین و مهمترین قدم را برای نزدیکتر شدن به خداوند برخواهیم داشت. آیا درختان در پاییز در برابر زرد شدن و ریختن برگهایشان مقاومت میکنند؟
آیا تنفس شما، ضربان قلبتان و یا گوارش غذایتان با کنترل و اراده خودتان صورت میپذیرد؟ پس چرا میخواهید اتفاقات به میل و نظر شما رقم بخورند؟ مگر خدایی که ضربان قلب و تنفستان را کنترل میکند، نمیتواند امور زندگی شما را نیز به خوبی کنترل کند؟چرا وقتی کسی با نظر شما مخالف بوده و یا از شما انتقاد میکند، ناراحت میشوید؟ چرا وقتی اوضاع بر وفق مرادتان پیش نمیرود، احساس ناکامی و نومیدی نموده، اعتمادتان به زندگی کم شده و با شکایت و ملامت، نمیگذارید جریان زندگی آزادانه و به اراده خودش، زندگیتان را اداره نماید؟ انرژی زندگی کاملا هوشمند، هدفمند و مسئولیتپذیر بوده و میلیاردها سال کاملا دقیق، کائنات را با نظم و دقت کامل اداره کرده و بنابر زمانبندی خودش، هر چیزی به بهترین شکل ممکن درست در زمان دقیق خودش (نه زمانی که نفس ما میخواهد) اتفاق میافتد و هیچ نیرویی نمیتواند این نظم و هارمونی را بر هم بزند.