در ابتدای کتاب اسلام، دین بیداری، توصیفی از شخصیت امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران و نیز اوصاف و ویژگیهای این انقلاب ارایه شده و پس از آن اقدامات ایران در مقابله با صهیونیسم بینالملل و مبارزه با سیاستهای استکباری آمریکا و برخی از کشورهای دیگر غربی به ویژه در منطقه خاورمیانه را شرح داده است. آن گاه وی به بیداری اسلامی شکل گرفته در برخی از کشورهای اسلامی اشاره نموده و لزوم یکپارچگی جهان اسلام علیه جهان استکبار را مورد تأکید قرار داده است.
وی در ادامه به نقد جریانات تکفیری و نقش منفی آن در مقابله با قدرتهای استعماری پرداخته و آن را آفتی برای جهان اسلام ارزیابی کرده است. به باور وی آمریکا و صهیونیسم در صدد ایجاد جنگ فرسایشی در کشورهای اسلامی و در نتیجه تضعیف قدرت جهان اسلام بوده و ایجاد گروههای تکفیری و حمایت آنان از این گروهها نیز در همین راستا قابل تفسیر است. وی همچنین به جریان اسلامگرایی در آمریکا اشاره کرده و سیاستهای دولت باراک اوباما را در قبال مسلمانان و جهان اسلام، به نقد کشیده است.
قوانین سختگیرانه و مؤسسات سیاسی و نظامی چیره دستی که از اقیانوس آرام تا به اقیانوس اطلس خود را بر مردم تحمیل کرده اند، باعث شده اند که بسیاری از مردم به گروه های سری و سازمان های زیرزمینی و برخوردهای خشونت آمیز پناه ببرند تا بتوانند به وحدانیت خدا اقرار کرده و شعار «ربنا الله » سر دهند.
آنچه که تندروی نامیده می شود، برخاسته از اوضاع و شرایط طبیعی و جوامع فطری نیست، بلکه آنچه تندروی نام دارد و اگر تداوم داشته باشد و قوت بگیرد. تر و خشک را با هم می سوزاند یک ارتداد و ارتجاع طبیعی است که از سرکوب و ستمی ناشی می شود که خود به تندروی دیگری منجر شده که با قوانین بین المللی و شریعت های آسمانی منافات دارد.
حکومت های غیرمشروع به تقسیم مسلمانان به 50 کشور ناسیونالیست و لائیک و منکر احکام الهی و اجتهاد انسانی در دایره مرجعیت اسلامی بسنده نکرده، بلکه این دولت ها که با زور شمشیر و به صورت غیرمشروع بر ملت ها مسلط شده اند باعث گرایش مسلمانان به گروه های سرّی و احزاب محافظه کاری شده اند که می خواهند در راه خدا گام بردارند.