کتاب تیستو سبزانگشتی به نویسندگی موریس دروئون نویسنده فرانسوی و ترجمه لیلی گلستان در سال ۱۹۵۷ برای کودکان نوشته شده است. این کتاب در ایران برای اولین بار در سال ۱۳۵۲ با ترجمه لیلی گلستان از سوی سازمان انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است.
داستان کتاب تیستو سبز انگشتی درباره پسرکی به نام تیستو است که درمییابد انگشتانش خاصیت سبزکننده دارند. بذر هر گیاهی که با انگشتان تیستو تماس برقرار کند، سبز میشود و به سرعت به گیاهی زیبا تبدیل میشود. تنها دوست و همدم او باغبان پیریست به نام سبیلو که به تیستو میآموزد ویژگی منحصر به فرد انگشتان او میتواند تغییرات شگرفی در دنیای اطرافش ایجاد کند.
تیستو دست به کار میشود و با رویاندن گل و گیاه در بیمارستان، باغوحش، زندان و محله فقیرنشینان، زشتیها را به زیبایی بدل میکند. او با دستکاری در ادوات نظامی کارخانه پدرش در دهانه توپها و لوله تفنگها گل میرویاند و به این ترتیب از وقوع جنگ جلوگیری میکند.
در پایان داستان، مرگ سبیلو پرسشهای بسیاری در ذهن تیستو ایجاد میکند که کسی نمیتواند به آنها پاسخ بدهد. در نهایت تیستو نردبانی از گل میسازد و از آن بالا میرود تا به باغبان که میگویند در آسمان است، بپیوندد.
نسخه الکترونیکی کتاب تیستو سبز انگشتی را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و سپس آن را در کتابخوان فراکتاب مورد مطالعه قرار دهید.
فهرست مطالب کتاب تیستو سبز انگشتی شامل: مقدمهی مترجم، و هرآنچه نویسنده در باب نام تیستو میگوید، معرفی تیستو، پدر و مادرش و خانهی درخشان، در باب میرپویل و کارخانهی آقای پدر، که تیستو در آن به مدرسه میرود، اما خیلی آن جا نمیماند، که در آن اندوه بر خانهی درخشان سایه میاندازد و سیستم آموزشی جدیدی برای تیستو اتخاذ میشود، که در آن تیستو باغبانی میآموزد و میفهمد که انگشتانی سبز دارد، که در آن تیستو را به آقای تِرنبِل میسپارند تا درس نظم بیاموزد، که در آن تیستو خواب بدی میبیند و در پی آن اتفاقی رخ میدهد، که در آن دانشمندان به هیچ کشفی نمیرسند و تیستو دست به کشف بزرگی میزند و …
موهای تیستو بور بود و نوکشان فرفری. در نظر بیاورید پرتو آفتاب را که با نوک فرفری به زمین برخورد کند. تیستو چشمهای درشت آبی داشت، لپ های قرمز شاداب او را زیاد میبوسیدند.
چون آدمبزرگها مخصوصاً آنهایی که سوراخهای دماغشان بزرگ و سیاه است و روی پیشانیشان چین و چروک افتاده، توی سوراخ گوشهایشان هم موی فراوان روییده، دائم لپهای شاداب پسر کوچولوها را میبوسند و خیال میکنند آن ها از این کار خوششان میآیند؛ این هم یکی از همان عقیدههای از پیش ساختهشدهی آدمبزرگهاست، در حالی که اگر راستش را بخواهید این آدمبزرگ ها هستند که از این کار لذت میبرند و در واقع پسر کوچولوها خیلی مؤدب و مهرباناند و خیلی هم لطف میکنند که اجازهی چنین کاری را میدهند.
ای کاش نویسنده کتاب تیستو سبز انگشتی، موریس دورئون، دامنه چنان ادعایی را آشکار می ساخت. در شرح حال او خوانده ایم که او مردی سیاستمدار بوده است، در این صورت جای طرح این پرسش باقی می ماند: آیا اصولی مثل سوسیالیسم، و یا عدالت اجتماعی، که احتمالاً دورئون در پهنه سیاست به آنها اعتقاد داشت، در گروه مذکور جای می گیرند و بوی کهنگی و ماندگاری می دهند؟ یا این که هنوز هم می توان به اصول مذکور پایبند بود؟
از مطالب بعدی که در کتاب می آید به نظر می رسد که اصول مورد اشاره او باید در محدوده جنگ ستیزی جای گیرد. شاید اصولی از قبیل "تجارت به هر شکل ممکن" و افزایش سرمایه حتی به روش های غیر انسانی" مورد نظر او باشد .
با چنان معیاری است که نویسنده با جنگ به مقابله بر میخیزد و داستان خود را درباره پسر کوچکی به نام تیستو آغاز می کند که در خانواده ای ثروتمند و مرفه زندگی می کند. رفاه و امنیت خاطر در خانواده موج می زند : مادری با گونه های لطیف، پدری بلند قد و شیکپوش، خانه ای بزرگ، خدمتگزار، آرایشگر، اصطبلی با اسب های اصیل، و مهترهایی با لباس سوارکاری .
خرید نسخه چاپی کتاب تیستو سبز انگشتی در فراکتاب امکان پذیر است. می توانید آن را از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید.
مشخصات کتاب تیستو سبز انگشتی در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | روزنه |
نویسنده: | موریس دروئون |
مترجم: | لیلی گلستان |
تعداد صفحه: | 88 |
موضوع: | کودک و نوجوان، داستان خارجی |
قالب: | چاپی و الکترونیک |