کتاب آپاراتچی (چاپی و pdf)

کتاب آپاراتچی، خاطرات شفاهی جلیل اسدی طائفی، عکاس و فیلمساز انقلاب اسلامی است که به تحقیق روح الله رشیدی تدوین گشته و توسط انتشارات راه یار منتشر شده است.

• معرفی کتاب آپاراتچی
• خلاصه کتاب آپاراتچی
• خرید کتاب آپاراتچی
• دانلود کتاب آپاراتچی

معرفی کتاب آپاراتچی

آن چـــه در کتاب آپارتچی می خوانید، حاصل هفت جلســـه گفت و گو، به انـــدازۀ مقـــدورات ذهنی جلیل طائفی اســـت. بدون شـــک، خاطرات خواندنـــی او، بســـیار بیشـــتر از حرف هایـــی اســـت کـــه در ایـــن مجال آمـــده. کلام ســـاده و صمیمی او، بخشـــی از تاریخ پنهـــان و غبارگرفتۀ فرهنگ و هنر انقلاب اسـلامی را به روی مخاطب می گشـــاید؛ تاریخی که باوجـــود مزیت های فراوانی که دارد، هم چنان نامکشـــوف و غریب است.
کســـی کـــه بـــا مـــرارت و مشـــقّت، فیلـــم بلنـــد داســـتانی، آن هـــم بـــا دوربیـــن سوپرهشـــت بســـازد و معطّل شبکۀ اکران و ســـینما و تلویزیون نباشد و فیلمـــش را بـــردارد و بـــرود در دل مـــردم؛ قطعـــاً آدم خاصـــی اســـت.

خلاصه کتاب آپاراتچی

ایـــن فیلم ســـاز تجربـــی کـــه بـــدون حتـــی تحصیـــات ابتدایـــی، تمام مراحل مربوط به ســـاخت و اکران فیلـــم را طی کرده، قطعاً حرف های زیـــادی بـــرای گفتـــن دارد. جلیـــل طائفـــی، هیـــچ گاه ادعـــا نکـــرده که فیلم ســـاز درجه ‌یـــک بـــوده، امـــا مـــرور خاطراتـــش بـــه مـــا می گوید که او کار درجه ‌یـــک انجـــام داده! کار درجه‌ یـــک یعنـــی کار به هنـــگام و ناظـــر بـــه نیازهـــای اساســـی و اولویت هـــای جامعـــه. در شـــرایطی که بســـیاری از نهادهای اصلـــیِ متولّی فرهنگ و هنـــر منطقۀ آذربایجان، تـــوان نزدیکشـــدن به موضوعـــات انقالبـــی را نداشـــتند، آقاجلیل به اعتبـــار اعتماد به نفـــس فوق العـــاده و بـــاور عمیقـــش، به ســـراغ چنین موضوعاتـــی رفته و توانســـته در زمان خودش، بـــه بخش قابل توجهی از نیازهـــای جامعـــۀ انقلابـــی پاســـخ دهد. او رنـــج ســـاخت فیلم های بلنـــد را بـــا ابتدایی تریـــن امکانـــات بـــه جـــان خریـــده و محصولاتـــی را تولیـــد کـــرده اســـت که حتـــی امروز هـــم نـــو می نماید.
درک ارزش کار جلیـــل طائفی، کار دشـــواری نیســـت. ا گـــر به وضعیت تولید و ا کران فیلم در شـــرایط امروز دقت کنیـــم، به راحتی می فهمیم کـــه او کارهـــای بزرگـــی کرده اســـت. او فیلم را بـــا مشـــقّت های فراوانی ســـاخته و بـــا زحمـــت زیادی بـــرای مردم نمایـــش داده اســـت؛ آن هم بدون کمترین پشـــتیبانی رســـانه ای یا هر امکان دیگـــر. به جای این که تـــوی خانـــه اش بنشـــیند کـــه مـــردم بیاینـــد دنبالـــش، خـــودش بلند شـــده و رفتـــه در میـــان مـــردم. بـــرای آن ها حـــرف زده، نان و پنیرشـــان را خـــورده و فیلمـــش را بـــرای آن هـــا پخـــش کرده اســـت؛ بـــرای مردمی کـــه نه تنها ســـینما ندیـــده بودنـــد، بلکه حتـــی داشـــتن تلویزیون هم برایشـــان آرزو بـــوده اســـت! او قصه هـــای انقـلاب را به جاهایـــی برده اســـت کـــه مردم آن مناطق، با گذشـــت چند ســـال از پیـــروزی انقلاب اسـلامی، هنـــوز در جریان بســـیاری از وقایع جامعۀ انقلابی شـــان قرار نداشـــتند. این هاســـت که مایۀ تمایز جلیل طائفی بـــا دیگر هنرمندان معاصرش اســـت.
بعضی از عناوینی مه در کتاب آپاراتچی به خاطرات جلیل طائفی داده شده، از قرار زیر است:
فرزند رنج، درس و مشقِ نافرجام، شیشه شکست!، رنگِ معاش، چند روز سربازی!، دنیای عکاسی، عکاسی در خیابان، عکاس خانۀ خودم، اولین دوربین فیلمبرداری، آقای آپاراتچی، جلیل کاراتا، ازدواج، التهاب انقلاب، فرار با دوربین، جمال پاسبان، در بهشت زهرا، فصل پیروزی، چاپ عکس، گمشده ها، گروه هنری جوانان توحید، اشتباه، جمعۀ غم بار تبریز، از جان گذشتگان و هماهنگی ها و ...

خرید کتاب آپاراتچی

نسخه چاپی کتاب آپاراتچی را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید.                    

برشی از متن کتاب

بـــرای ســـفر بـــه شهرســـتان ها، از ماشـــین یکـــی از دوســـتانم، بـــه نـــام «اصغـــر شـــیرازی» اســـتفاده می کردیـــم. خـــدا رحمتش کنـــد. پیکانی داشـــت کـــه بـــا آن می رفتیـــم ایـــن ور و آن ور. بـــرای کمک هایـــش یک دســـتمزد و بـــرای کرایـــۀ ماشـــینش هـــم دســـتمزد دیگری مـــی دادم. ســـعی می کردیـــم شـــب جایـــی نمانیـــم. کارمـــان کـــه تمـــام می شـــد، برمی گشـــتیم تبریـــز؛ ولی بعضـــی جاها کـــه می رفتیم، چند روز پشـــت ســـر هـــم برنامـــه داشـــتیم و بایـــد می ماندیـــم. یـــک بـــار بـــرای پخش فیلـــم رفتـــه بودیـــم مرند. موقـــع نهـــار رفتیـــم کباب پـــزی؛ کباب پزی «دادلی». اســـم صاحبـــش «نصرت» بود. آقانصرت پرســـید: «مســـافر هســـتید؟» گفتـــم: «بله. بـــرای پخـــش فیلـــم آمده ایم مرنـــد». گفت: «پـــس ســـه روز مهمان خـــودم هســـتید». در همان مرنـــد، دو روز هم مهمـــان مرحوم حاج آقا «رحمتـــی» در کمیته بودیـــم. خلاصه معطّل نمی ماندیـــم. همیشـــه کســـانی بودنـــد کـــه محبـــت می کردند.
با وجـــود ایـــن محبت هـــا، ســـعی می کردیـــم از فرصـــت حضورمـــان در شهرســـتان ها، حدا کثر اســـتفاده را بکنیـــم. مثلاً در آخریـــن روز اکران در شـــهر مرند، آدرس روستاهای اطراف شـــهر را می پرسیدیم و دنبال آدم هایـــی می گشـــتیم کـــه بـــرای پخـــش فیلم کمـــک کننـــد. چند روز هـــم در روســـتاها بســـاط می کردیـــم. بـــا ایـــن روش، طی یـــک هفته، بســـیاری از روســـتاهای اطـــراف شـــهر را می گشـــتیم. برنامـــۀ مرنـــد که تمام شـــد، برگشـــتیم تبریز و اســـتراحتی کردیم و دوباره به شهرســـتان دیگـــری رفتیم.

آپاراتچی چیست

آپاراتچی به چه معناست؟ این سوالی است که نسل جدید حتما در ذهن دارند، چون آن ها به سبک و سیاق قدیم محتاج پروژکتورهای قدیمی نیستند و ابزار رسانه به راحتی در دسترسشان است. این اصطلاح به طور عمومی به معنای فردی است که توان کار با پروژکتور را دارد، اما به طور خاص آپاراتچی یک کارمند رسمی سالن سینما است.

فیلم آپاراتچی

مستند «مسیر هشت میلی متری»، با اقتباس از کتاب آپاراتچی، روایت فیلمسازی تبریزی است که با وجود نداشتن سواد، یکی از اولین کسانی بوده که انقلاب اسلامی را ثبت بر تصویر نموده است.

دانلود کتاب آپاراتچی

نسخه الکترونیک کتاب آپاراتچی را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و سپس آن را در کتابخوان فراکتاب مورد مطالعه قرار دهید.

مشخصات کتاب آپاراتچی در جدول زیر آورده شده است: