کتاب یزله بر دجله، اثر جعفر الهایی، نرگس لقمانیان و فاطمه ملکی، شامل روایتهای از مردم عراق درباره شهادت حاج قاسم و ابومهدی المهندس است.
در کتاب یزله در دجله میتوانید بخشی از خاطرات مردم عراق را بخوانید که ایام شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس نوشتهاند. وقتی که حاج قاسم سلیمانی، در طی یک عملیات تروریستی به شهادت رسید، پیکر ایشان به ایران منتقل شد و در شهرهای اهواز، مشهد، قم، تهران و کرمان تشییع شد. مردم بسیاری در این مراسم شرکت کردند. اما جمعآوری و انتشار خاطرهها و لحظههای خبر شهادت، عزاداری، راهپیمایی، تشییع و... از کارهای رسانهای است. این کار هم به آثار هنری و اندیشهای مدد میرساند و هم به عنوان سندی برای آینده و نسلهای بعد به حساب میآید.این نوع خاطرهنگاری غالباً در میان مجموعههای تاریخنگاری مهجور مانده است و به همین دلیل، اهمیت جمعآوری روایتهای مردمی دوچندان میشود.
خارج از فرودگاه المثنی، نشسته بودیم توی ماشین و منتظر اوامر بودیم. جمعیت کم کم زیاد می شد. دوستان و اقوام می آمدند و از زمان تشییع و اوضاع و حرف های راست و دروغ باخبر می شدند و می رفتند.
خبر تشییع را که دادند، به همه اعلام کردیم و خیلی ها را متفرق کردیم. فقط تعدادی از بچه ها آنجا ماندند. چون فرودگاه نظامی بود، خیالمان راحت بود. دوستم پیشنهاد کرد شب برویم خانه اش. تا صبح خواب به چشممان نیامد، با اینکه از صبح زود بیدار شده بودیم و خستگی فکری و ذهنی درگیرمان کرده بود. دربارە چگونگی ترور صحبت کردیم. هرکس نظری داد. شب را با تحلیل و گریه سپری کردیم.