گلابدره ای شاگرد جلال آل احمد در دبیرستان بود و دوستی دیرینه ای با او داشت لذا منبع خوبی برای شناخت بیشتر جلال است. وی در خصوص آثار جلال برخوردهای لفظی نیز با او داشته و نقدهای جدی را مطرح میکرده است که خود آنها را در کتاب آقا جلال به روایت تازه نوشته است. اگر کسی بخواهد زندگی خصوصی جلال را در برخورد با اطرفیانش به طور دقیق ارزیابی کند می تواند با خواندن کتاب آقا جلال به روایت تازه ، این برخوردها را درک کند.
- من جلالم. جلال آل احمدم. مارو معلم کردن بیاییم اینجا یه چیزی تو مخ شما فرو کنیم. شما 60 – 70 نفری 60 – 70 تا سوال و جواب داشته باشید، که دارید، ما تا جایی که جا داشته باشه و جواب داشته باشیم، جواب میدیم. نداشته باشیم هم تو کتابا پیدا میکنیم میآریم در پرسش و پاسخ، پاسخ میدیم. این جا هم که شمرونه. گل سر سبد تهرونه. شما هم که همه تون شازده و شازده پسرای فرنگ رفتههایین. صوفی فرهنگی هم که تو تون هست. فکل کراواتی هم که تو تون هست. چه کنتراسی، چه تضادی، تو اسمت چیه پسر؟
- خوزیمه اعلم آقا.
- برو پا تخته، شازده. رو تخته سیاه اسم خود تو، تاریخ روز، و ماه و سال رو خوش خط و خوانا، مث خانا بنویس ببینم خانزاده. ماشاالله هزار ماشاالله قد و قوارتم که به اسم و رسمت میآد. پسر وزیر دربار، بله؟
- آقا بله آقا. با گچ بنویسم آقا یا با تف؟
- آقازاده سال 1327 رو با حروف بنویس نه با عدد. تفتم حروم نکن. لازمت میشه.