کتاب ده نفر قزلباش یکی از رمانهای ارزشمند و مهم تاریخی ایرانی است که اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران را در عصر صفوی بهخصوص در سالهای حکومت شاه اسماعیل، شاه طهماسب و شاه عباس به تصویر میکشد. کتاب ده نفر قزلباش از مهمترین نمونههای رمانِ تاریخی فارسی است. داستان از زمان شاه طهماسب اول آغاز و به دیگر شاهان این سلسله ختم میشود که در سالهای پس از شهریور ۱۳۲۰ منتشر شده است.
ماجراهای کتاب ده نفر قزلباش از زمانی آغاز میشود که پس از قرنهای متمادی تسلط حکومتهای مختلف و بعضاً بیگانه بر گوشه و کنار ایران، صفویان با در دست داشتن دو سلاح تشیع و ایرانیت برپا خاستند تا ایرانِ ازهمگسیخته را یکپارچه و متحد، و دست اجانب را از آن کوتاه کنند.
لیک دشمنان متعددی مانند ازبکها، عثمانیها و دولتهای غربی نمیتوانستند آرام بنشینند...«مسرور» که او را میتوان از بزرگترین نویسندگان داستانهای تاریخی ایران دانست، در «ده نفر قزلباش»، توانایی برجستهای در روایت ماجرا، پرورش شخصیتها، کاربرد زبان ویژه عصر صفوی و توصیف دقیق اوضاع اجتماعی و اداری و شیوههای گوناگون زندگی در آن دوران از خود نشان میدهد.
نزدیک ظهر سواران بازگشتند و بدون اینکه مردی را دیده باشند قضیه را به اسکندر خبر دادند، اما رئیس این دسته که مقصودبیک نام داشت از مردان نامی قزلباش و به جنگجویی شهره بود با اسکندر خلوت کرده و در آغاز سخن گفت:
ـ سرکار سردار! از قراری که شنیدم و قطعاً صحت دارد، لشکری در حدود پنج شش هزار نفر از طالشها در راه هستند و برای شکستن قلعه و تصرف آن می آیند، موضوع فوت شاه نیز شیوع کامل دارد، حال تکلیف ما چیست؟ اگر این جمعیت به قلعه نزدیک شوند من یقین دارم که قورچیان قدیمی و پاسبان دو رنگ که فریب اسماعیل را خوردهاند به ایشان ملحق خواهند شد و بهطور قطع ما را در میان خواهند گرفت و به زودی دستگیر و «یراق چین» خواهیم شد. من فقط از این باب نگران هستم که این دیوانه به مجرد دست یافتن بر شما از کینهتوزی کوتاهی نخواهد کرد و چنانچه بارها به تربت آستانهی صفویه قسم یاد کرده آسیبی به سرکار برساند، وگرنه ما بر جان خود نمی ترسیم و هرکس مالک تاج و تخت باشد کمال احتیاج را به ما خواهد داشت.