در کتاب درباره نقد بوم گرا، عکس العمل شاخه های مختلف علوم انسانی نسبت به بحران زیست محیطی منجر به شکل گیری مباحث میان رشته ای تازه از جمله زبان شناسی زیست محیطی (Ecolinguistics) با زیر شاخه هایش, اخلاق زیست محیطی (Ethics Enviromental) و نقد بوم گرا (Ecocriticism) در حوزه ادبیات گردید. اصطلاح نقدبوم گرا در سال 1996 توسط روکرت ابداع شد و واکنش دیرهنگامی بود که ادبیات در مقابل بحران محیط زیست از خود نشان داد.
با وجود این که زمان زیادی از آن نمی گذرد با استقبال خوبی از سوی جامعه جهانی روبرو شده است . نقد بوم گرا به چگونگی انعکاس رابطه انسان و محیط فیزیکی در آثار ادبی می پردازد. در عین حال رابطه دین ، اخلاق، زبان و جنسیت با محیط زیست را بررسی می نماید. یکی از اهداف این نقد پر رنگ ساختن دغدغه حفظ محیط زیست و اصلاح رابطه انسان با طبیعت از طریق ادبیات ، فرهنگ و زبان است. این مقاله این شاخه از نقد را معرفی نموده و ضمن بیان نقش علوم انسانی در مقابله با این بحران به بیان تاریخچه نقد بوم گرا و موضوعات مطرح شده در این نقد می پردازد.
ارتباط انسان با طبیعت در طول تاریخ حیات بشر متناسب با تفکر، شیوه و سبک زندگی او تغییر کرده است.زندگی ابتدایی انسان های اولیه، نوع نگاه آمیخته با ترس و تقدس او نسبت به طبیعت از سویی و از سوی دیگر محدودیت نیازها و وسایل و ابزارآلات او، دست اندازی و تصرف او را در طبیعت محدود می ساخت.
به تدریج با افزایش جمعیت، گسترش کشاورزی و دامداری، تنوع و پیشرفت ابزار آلات و وسایل مورد نیاز او بر میزان بهره برداری انسان از طبیعت افزوده شد. تبدیل جنگل ها به زمین های کشاورزی ، کانال کشی رودها و بستن سد برای آبیاری این زمین ها، چراندن دام ها در مراتع و دشت هااز نمونه های ابتدایی تغییر و تبدیلی بود که در ...