سعی هشتم
داستان زندگی حضرت هاجر (ع)
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب سعی هشتم
کتاب سعی هشتم به زندگی داستانی همسر حضرت ابراهیم _علیه السلام_ جناب هاجر _سلام الله علیها_ می پردازد. یکی از زنان بزرگ و مؤمن در تاریخ که به عنوان الگویی برای زنان و مردان مؤمن، صبور و پرهیزکار شناخته می شود حضرت هاجر سلام الله علیها است. بانویی که به عنوان همسر حضرت ابراهیم علیه السلام و مادر حضرت اسماعیل علیه السلام شناخته میشود.
این بانوی گران قدر و عظیم الشأن دارای ایمانی است که شناخت درجات و مراحل آن نیازمند انس عمیقی با سیره و سبک زندگی اوست تا بدانیم چگونه یک زن به همراه کودک خردسالش به تنهایی وارد سرزمین بی آب و گیاهی می شود، بدون اینکه در برابر امر و اراده خدای متعال بهانه ای بگیرد و عذری بیاورد. ایمانی که زمینه پرورش فرزندی شد که به عنوان ذبیح الله شناخته می شود و البته باید بدانیم که پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز از نسل آن بانوی گرانقدر است.
تصور ما این است که رسیدن به درجات والای قدسی و تقرب به پروردگار هستی از ما انسان های معمولی دور است، اما هستند افرادی که خواستند و توانستند. هاجر، آن بانویی که به ظاهر کنیزی مترود بود چنان خالصانه در راه توحید گام برداشت که قدمگاهش معبر انبیاء و اولیاء گشت ...
گزیده کتاب سعی هشتم
هاجر که می رسد، طبلها خاموش میشوند. معبری میان جمع باز میشود. رافع و بعد از او مزلم و قسام به پا میایستند. مزلم پیش میرود و مقابل هاجر تعظیم میکند. به تبع او طایفه مزلم نیز تعظیم میکنند. زنان طایفه قسام کل میکشند و زنان طایفه رافع پیش میآیند و هاجر را تا خیمه رافع که بزرگ و جرهم است. همراهی میکنند.
هاجر در توان، محبتهای جمع را پاسخ میدهد و همراه ریحانه تا نزدیکی تخت میرود. سامیه پیش میآید و با چشم غرهای ریحانه را مرخص میکند، دست هاجر را میگیرد و با افاده کنار او مینشیند. هاجر دست سامیه را میگیرد و میپرسد:
-شوهرت را نمیبینم!؟
-رفته است خانه هوویم کعبه! قرار شبانه دارد.
-کعبه امانت ابراهیم است برای اسماعیل . کسی جرات ندارد هووی تو باشد.