کتاب چهل قانون عشق نوشته الیف شافاک توسط علی اکبر قاری نیت ترجمه شده است. این کتاب جستوجوگری است که تحت تأثیر عرفان صوفیان قرار دارد و اِلا ما را به دنیایی ناآشنا، اسرارآمیز و شگفتانگیز میبرد که در آن عشق و ایمان، اندوهناک و مایهی دلشکستگی میشوند.
اِلا روبینشتاین دارای شوهر و سه فرزند است و در خانهای مجلل زندگی میکند. همهی چیزهایی که باید او را به زنی موفق و شادکام بودن دلگرم کنند، فراهماند.
اما هنوز در زندگی اِلا یک خلأ وجود دارد؛ خلائی که تنها با عشق پر میشود. بنابراین وقتی اِلا متن دستنویس داستانی دربارهی شاعر و عارف شهیر قرن سیزدهم، مولانا جلالالدین رومی، و شمس تبریزی، چهل قانون عشق و زندگیاش (کفر شیرین) را میخواند، بهشدت دگرگون میشود. او از خانوادهاش روی برمیتابد و عازم سفری برای دیدار با نویسندهی اسرارآمیز کتاب میشود.
چهل قانون عشق رمانی شگفتانگیز و سرشار از پیام که میتواند پدیدهی جدید نشر جهانی باشد. داستانی روشنگر و احساسی؛ پیروزینامهای اندوهناک در گسترهی ایمان و عشق. رمانی با ماجراهای رنگارنگ به هم تنیده، هوشمندانه و مسحورکننده.
حتی ایوی هم حرف کنایهآمیزی نزد و اورلی هم برای یکبار هم که شده به چیزی غیر از ظاهر خودش توجه کرد. الا مجبور شد به نوعی از این لحظهی مهربانی تقدیر کند و لذت ببرد. ولی نوعی دلشورهی عجیب و طاقتفرسایی پیدا کرده بود که هرگز قبلاً چنین چیزی را تجربه نکرده بود. ته دلش دعا میکرد کسی پیدا شود و موضوع را عوض کند.
ژانت، دختر بزرگترش، انگار دعای بیصدای مادرش را شنید، و ناگهان وارد معرکه شد و گفت: «من هم، چند تا خبر خوب برایتان دارم.»
همه سرهایشان را بهطرف او چرخاندند و کنجکاوانه و سراپاگوش منتظر شدند تا ببینند او چه میگوید، ژانت گفت: «اسکات و من تصمیم گرفتهایم باهم ازدواج کنیم. اوه، میدانم شما الان قرار است چه بگویید! اینکه ما هنوز دانشکده را تمام نکردهایم و از این قبیل حرفها، ولی شما باید ما را درک کنید و دست از این حرفها بردارید. ما هر دو احساس میکنیم برای برداشتن این قدم بزرگ آمادهایم.»