کتاب داستان یک خرگوش داستانی از محمد طاها نصیری
است. این داستان درباره پسری به نام فلچر است که یک روز همراه با خرگوشش به نام کیوت (cute) به هویج لند سفر میکند اما در این سفر اتفاقهایی برای آنها رخ میدهد..
در تابستانی پسری با اصرار زیادی به پدر و مادرش خرگوشی خرید. نمی دانست نام خرگوش را چه بگذارد. روزی نشست و به این موضوع فکر کرد و پیش خود گفت: «من می خواهم نامی برای خرگوشم انتخاب کنم که کسی در دنیا این نام را انتخاب نکرده باشد، نامی عجیب، نامی که به خود خرگوش بیاید. بله
فهمیدم خرگوشم خیلی بامزه ای است پس نامش را cute می گذارم .» بعد رفت و نام خرگوش را به مادر و پدرش گفت. آن ها گفتند: «مطمئنی می خواهی نامش را این بگذاری ؟» پسر گفت: «بله. مگه این نام مشکلی دارد ؟» پدر و مادر گفتند: «آخه تا الآن کسی نام حیوانی را cute نگذاشته است .»...