امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
73,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب زهرا از سفارت

کتاب زهرا از سفارت نوشتهٔ منصور حیدرزاده است که در نشر صاد به چاپ رسیده است و به موضوع مهاجرت نسل جوان می‌پردازد. تمایل جوانان به مهاجرت در دهۀ اخیر، موجب نگرانی خانواده‌ها و دولت شده است، فرار مغزها پدیده‌ای کاملاً زیان‌بار برای کشور مبدأ است. جواد هم جوانی ایرانی است که سودای مهاجرت و پیشرفت او را دچار دردسرهایی می‌‌کند.

گزیده کتاب زهرا از سفارت

وقتی هواپیما به زمین نشست و سرعتش کم شد، بلندگو سیگنال زد و صدای زنی اعلام کرد که مسافران عزیز از بازکردن کمربند ایمنی خود تا توقّف کامل هواپیما خودداری کنند. ساعت دوازده و سی و سه دقیقه به وقت محلی است. هوای کپنهاگ آفتابی و دمای آن بیست و دو درجه روی صفر است. خلبان نعمتی و پرسنل هواپیما از همراهی شما با این پرواز دلپذیر تشکّر می‌کنند.

از خانم ها تقاضا می‌شود پوشش اسلامی خود را همچنان حفظ کنند. خدا نگه‌دار و با آرزوی اقامتی خوب و خوش در دانمارک.
مسافرها به جنب وجوش افتادند. زن‌ها روسری‌شان را برداشتند و بعضی هم شروع به آرایش کردند. تنها کسی  که محجبه ماند دختر جوانی از ردیف‌های جلو بود که از روی کتاب دعایش می‌خواند «اللّهم إنّی أسئلُکَ خیرَها و أعوذُ بکَ مِن شرِّها. اللّهم حبِّبنا إلی أهلِها و حبِّب صالحی أهلها إلینا؛ خدایا! از تو خیر این مکان را می‌خواهم و از شر آن به تو پناه می‌برم. خدایا! مرا نزد اهالی محبوب کن و محبّت صالحین را در دلم جا بده.»
کتاب را بست و آن را توی کیفش کنار قرآن و دفترخاطراتش گذاشت. آینه ای درآورد و با دستمال نم‌داری که موقع صبحانه به آن‌ها دادند و هنوز نم داشت شروع به تمیز کردن صورت و اطراف چشم‌هایش کرد. آرایش نداشت که پاک شود. نگاهی به هم سفرش که دو صندلی آن طرف‌تر نشسته بود انداخت، هنوز خواب بود. پیرمرد چنان سنگین خوابیده بود که موقع فرود هواپیما دلشان نیامد بیدارش کنند و کمربند او را مهماندار برایش بست. شب قبل نخوابیده بود مثل سایر مسافرها. پرواز که صبح زود باشد، کی شب خوابش می‌برد؟

صفحات کتاب :
250
کنگره :
‏‫‬‭PIR۸۳۴۱
دیویی :
‏‫‬‭۸‮فا‬۳/۶۲
کتابشناسی ملی :
8946774
شابک :
978-622-5996-52-6
سال نشر :
1402

کتاب های مشابه زهرا از سفارت