کتاب تئاتر برای مبتدیان نوشتهٔ نیکلاس گیبز و ترجمهٔ سهیلا اللهدوستی میباشد و انتشارات افراز آن را منتشر کرده است.
این کتاب یکی از جذّابترین و کاربردیترین کتابهایی است که بهشکل خودآموز، در زمینهٔ تئاتر برای مبتدیان و علاقهمندان به یادگیریِ نمایش نوشته شده است.
این کتاب، سطح آگاهی مخاطبان را در مورد واقعیتها و ایدئالهای هنر تئاتر محلی بالا میبرد و آنان را به تشکیل چنین گروههایی ترغیب میکند.
همچنین شامل سه بخش تئاتر محلی: نمای نزدیک، تئاتر محلی: از ثبت تا تمرینات و بخش سوم: گروه های دیگر است. بخش نخست شامل فصل های تئاتر محلی، بازیگران، کارگردان، مدیر صحنه، نورپرداز، طراح یا تکنیسن صدا، طراح صحنه، لباس خانه، تیم وسایل صحنه، گروه های موزیکال است. بخش دوم نیز شامل تشکیل یک گروه تئاتر محلی تا تمرینات، تنظیم بودجه و جمع آوری سرمایه، شروع به کار و ساخت نمایش. در بخش سوم درباره موسسه های تئاتر محلی و انجمن های تئاتر خودگران سخن گفته شده است.
«کارگردان مؤثّرترین و مهمترین عضو هر اثر نمایشی است. این اندیشه و تصوّر هر کارگردان نسبت به نمایش است که ماهیت آن اثر را شکل میدهد (خالق اثر است). برای کارگردان شدن میبایست دانش کل گروه، چه بازیگران چه دیگر عوامل را یکجا داشته باشید. در این کار به روابط عمومیِ بالا بهعلاوهٔ یک پوست کلفت هم احتیاج دارید؛ زیرا هیچ اثر نمایشی در طول تاریخ، صد درصد بدون دغدغهها و ناملایمات روی صحنه نرفته، و همیشه لحظات پُر استرس و بدی وجود دارد که کارگردان ناگزیر از مواجهه با آنهاست. شما مسئول تقسیم رلها و زیرنظر داشتن همهجانبهٔ نمایش خواهید بود. به یک تیم تکنیکی پشتصحنه نیاز دارید که میبایست در بیان نظرات و عقاید خود آزاد باشند، ولی درنهایت این شمایید که حرف آخر را میزنید.
یک کارگردان میبایست یک شنوندهٔ خوب و یک مشوّق خوب و باذوق باشد، بدون اینکه بازیگری را مغرور و لوس کند. او باید تواناییِ این را داشته باشد که بهطور سازنده، بدونِ از بین بردنِ اعتمادبهنفس یک بازیگر از او انتقاد کند. عوامل پشتصحنه هم مانند آن، به تشویق و قدردانی احتیاج دارند. آنان قهرمانان بینشان هر اثر نمایشیاند که هیچگاه به شهرت نمیرسند، ولی نقش بسیار مهمی در روی پرده رفتنِ یک نمایش و دید و اندیشهٔ کارگردان نسبت به نمایش دارند.
اینکه یک کارگردان بهاصطلاح در تئاتر پیرو سبک نو است که در اواخر قرن ۱۹ وارد عرصه شده و بهسرعت به کمک تلویزیون و سینما جای خود را باز کرده، اصلاً ارزشی ندارد.»