کتاب کد ۸۲، کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی؛ به روایت خاطرات و زندگی شهیده نجمه قاسم پور پرداخته و دارای داستانها و خاطراتی جذاب و خواندنی نظیر عنوانهایی همچون؛ "دارالرحمه، نصایح مادرانه، کمک به دیگران، سفرکربلا، آشنایی با کانون، التماس دعا، دفتر چه درد دلها، از زبان دوستان، کد 82، سوره کهف، اردوی مشهد، عفت، ازدواج" و دیگر خاطرات میباشد.
ازدواج
متناسب با سن دخترها، خواستگارهایی برای ازدواج با آنها اقدام میکنند، اما نجمه عقیدهای برای ازدواج داشت که برگرفته از روایات بود. افرادی مناسب از نظر پدر و مادرش برای ازدواج پیش قدم میشدند، اما با ازدواج مخالفت میکرد! معیارهای ما برای ازدواج چیزهایی بود که او آنها را قبول نمیکرد. وقتی به نجمه میگفتیم، یکی از موارد را قبول کن. میگفت: خودم میدانم چه کسی برایم مناسب است و به موقع جواب مثبت میدهم. به نجمه میگفتم: مادر باید سریعتر ازدواج کنی، مردم پشت سرت حرف میزنند. اما با اقتدار کامل میگفت: مگر باید به حرف مردم باشیم؟! وقتی از معیارهای ازدواج صحبت میشد، میگفت من به کسی جواب مثبت میدهم، که ایمان داشته باشد، اخلاق خوب و پسندیدهای داشته باشد. اهل نماز و دین باشد. اینها معیارهایی است که دین معرفی کرده. شغل و پول و خانه، برای من ملاک نیست. مخصوصاً همان زمان کلاسهایی شرکت کرده بود که موضوع آنها ازدواج بود و بیشتر نسبت به دیدگاههایش و معیارهایش برای ازدواج دقت میکرد.
البته نجمه هدف بزرگی به نام شهادت داشت. اما این هدف هرگز مانع این نبود که بخواهد ازدواج کند. مثل خیلی از افراد نبود که بگویند با ازدواج درگیر زندگی میشوم و از هدف اصلی باز میمانم! اصلاً چنین دیدگاهی نداشت. چه در مورد کار و چه در مورد ازدواج، هرگز این دو را مانع هدف بزرگش نمیدانست. اما به دنبال روشی اصولی و فردی مناسب برای ازدواج بود.