امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
8,450
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب سفر به ریشه ها

 کتاب سفر به ریشه ها نوشته راضیه تجار توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. «سفر به ریشه ها» از 9 داستان کوتاه تشکیل شده است: پاییز، رنگین کمان، آن سوی دیوار شب، سفر به ریشه ها، ناگه غروب کدامین ستاره، کوچه اقاقیا، آن زن، قاب انتظار و هودج. داستان های این مجموعه برای خواننده تداعی کننده اتفاق هایی است که می تواند در زندگی هر کسی روی داده باشد.

اگرچه نمی توان یک تم مشخص برای این مجموعه انتخاب کرد ولی مرگ و انتظار از مهم ترین بن مایه های داستانی این کتاب به شمار می روند. حتی در داستان اول آنجا که نویسنده از پاییز و خاطرات دایه می نویسد باز هم انتظاری را طلب می کند که انگار پایانی ندارد.

مؤلف سعی کرده با بومی سازی برخی داستان ها آن ها را از قالب های رایج این روزهای عرصه داستان نویسی جدا کند، داستان هایی که انگار جایی برای روایت ندارند جز یک آپارتمان. بدین ترتیب قصه هایی در «سفر به ریشه ها» خلق کرده که ملموس هستند و خواندن آن ها برای مخاطب تجربه ای دلنشین به همراه دارد؛ حتی آنجا که در داستان «قاب انتظار» از مرگِ عزیزی حرف می زند که نشانه اش چیزی نیست جز خشک شدن یاس دیواری و افتادن شته به جان گلابی پیوندی.

داستان های کتاب سفر به ریشه ها روایت های ساده خطی دارند و شاید همین سرراست نوشتن، مهم ترین خصوصیت این کتاب باشد که آن را خواندنی و جذاب کرده است. کتاب های راضیه تجار در قالب مجموعه ای با طراحی جلد مسعود طاهری عرضه شده است که استفاده از پارچه و نقش و نگارهای چادرنماز، حال و هوایی تازه و در عین حال ارزشی و سنتی به این آثار داده است.

گزیده کتاب سفر به ریشه ها

خیابان شلوغ بود. صدای بوق ماشین ها و غژغژ موتورسیکلت ها و هیاهوی عابران و دوره گردها، زن نمی دانست که چرا از این راه آمده اند. اصلاً نمی دانست در پی رفتن به کدام مقصد به اینجا رسیده اند. طرح میدان به نظرش غریبه می آمد. یک حوض مرمر سه طبقه، که در این صبح خاکستری فواره های رنگینش اول راست می ایستادند و بعد با فریادهای خفه، خم می شدند و فرو می ریختند.

آنجا را برای اولی نبار بود که می دید. شاید این میدان را یک شبه ساخته بودند. یک شبه در دل تاریکی ها. بچه گریه می کرد. یک ساعتی بود که گریه می کرد. درست از وقتی که حرکت کرده بودند. با آن شروع حرکتی که داشتند، باید هم که گریه می کرد. اما او، نمی خواست برگردد و بگوید که گریه نکن. حتی حالا که می دید به سکسکه افتاده و هق هقی خفیف دارد.

کنگره :
‏‫PIR7994‭ /ج22‭‬‏‫‬‭س7 1393
دیویی :
‏‫‭8‮فا‬3/62
کتابشناسی ملی :
3436945
شابک :
978-600-175-710-5
سال نشر :
1393
صفحات کتاب :
97

کتاب های مشابه سفر به ریشه ها