کتاب بلور، دخت ایرانی (جلد اول) نوشته مهیار رساطلب توسط انتشارات متخصصان منتشر شده است. تاریخ معاصر ایران عرصهٔ رویدادهایی بس شگفت و تکاندهنده بوده است. در این میان، خصوصاً عهد قاجار، بیش از هر برههٔ دیگری نام بزرگ و رخدادهای دگرگونکننده به چشم دیده. داستان کتاب در ایران قدیم و زمان احمدشاه قاجار روایت میشود.
زمانی که روستاها توسط خانها و کدخداها اداره میشد و کشور زیر سلطه روسها بود. داستان از روزی آغاز میشود که کار برداشت پنبهها آغاز شده است. شخصیت اصلی داستان که پسر پیشکار ارباب است همراه پدر به کار کشت پنبه در زمین اربابی مشغول است. او آرزو میکند که بتواند همراه پدرش برای فروختن پنبهها به بازار برود. بیخبر از اینکه تحقق این آرزو با خود وقایعی بزرگ را به همراه خواهد داشت.
ارسلان همان طور که می خندید گفت؛ چه می گویم؟ اینکه معما نیست حسن، خیلی هم ساده، فقط کافیست که به ارباب گوشزد کنم که وضعیت امسال با سال های گذشته فرق دارد و احتمال دارد که این بار تمام بارش را روس ها به تاراج ببرند.
اتفاق امشب هم خودش گواه سخنان من است. درست است که ارباب حساب یک قران، یک قران محصولاتش را چرتکه می اندازد، ولی با هوش هم هست، می داند که اگر از سود، ضرر کند به مراتب بهتر از آن است که همه اش را یکجا از کف بدهد.
نظر دیگران //= $contentName ?>
کتابی که هزازبار مورد بی مهری قرار گرفته. خوندنش اونقدر لذت بخشه که از تموم شدنش غصه می خورید....
نسخه چاپی این کتاب بی نظیره. آرزو دارم هر ایرانی یک بار این کتاب رو بخونه...