کتاب کاوشی در معنویت های نوظهور، حاوی بررسی 5 جریان عرفانی جدید است که تاکنون مورد بررسی و کاوش قرار نگرفته اند؛ یعنی جریانات مطرحی هم چون عرفان حلقه، شیطان پرستی، وین دایر، اکهارت توله، قانون جذب با نگاه آسیب شناسانه توسط مولف بررسی شده اند.
در 5 فصل دیگر کتاب کاوشی در معنویت های نوظهور، عرفان های همچون یوگا، اشو، کوئلیو، دالایی لاما، عرفان سرخپوستی به بوته نقد رفته اند. به گفته مولف کتاب کاوشی در معنویت های نوظهور مذکور با هدف روشن کردن ابعاد جنگ نرم دشمن در حوزه باورها و اندیشه به رشته تحریر درآمده است.
قوه اندیشه یکی از شئون آدمی است که در کنار دل، جایگاهی بس رفیع در حیات معنوی او دارد. گاهی امیال و هوا و هوس مانع می شوند که عقل انسان، مدیریت قوای او را به دست گیرد؛ اما «عقل » ذاتاً برای دستیابی به حقایق و معارف توحیدی، نه تنها مانع تراشی نمی کند، بلکه همگام با قلب، درپی زنده کردن ظرفیت های الهی انسان است پس عقل و دل هم افق هستند و عقل در ساحت عالم معنا، انسان را در ادراک حقیقت مدد می رساند. اهل معرفت بسیار بر این نکته تصریح کرده اند که برای کسب معرفت حقیقی در کنار راه دل، راه عقل هم کارآمد است.
البته عقل به تنهایی و به طور مستقل توان دسترسی به بعضی معارف توحیدی را ندارد؛ بلکه عقل به واسطه قوه شهودی می تواند معارف توحیدی و حقایق کشفی را دریابد. در پاره ای از ساحت ها عقل نمی تواند به طور مستقل شهودهای عرفانی را درک کند؛ ولی حاصل مکاشفه را نفی نمی کند و از این جهت موضع «انکار » ندارد. «اگر قلب کسی به نور الهی منوّر شود، عقل او نیز به این نور روشن می شود و عقل در حکم کردن، از قلب تبعیت می کند؛ چون عقل قوه ای از قوای قلب است. » اشکال کار در معنویت های جدید، بی اعتنایی به قوه عاقله انسان است. بسیاری از این مکاتب با این شعار که سلوک معنوی، کار دل است و فعالیت ذهن، کار قوای عقلانی و محاسبه گر انسان است، عقل را منشا تشویش های ذهنی و پراکندگی حواس معرفی کرده و قبل از آنکه آن را مددکار و یاور ببینند، با دیده مانع و مزاحم به آن می نگرند.