کتاب خبر سرخ، مجموعه سروده های مذهبی شهاب سبزواری شاعر معاصر است که با زبانی شیرین در وصف پیامبر و ائمه بزرگوار سروده شده.
دکتر شهاب سبزواری (حسین شنوائی) کارنامه درخشانی دارد. او مدرس دانشگاه، شاعر برگزیده دومین جشنواره شعر فجر، شاعر برگزیده از سوی جشنواره شعر دفاع مقدس متولد ولایت سربداران - سبزوار - بنیان گذار و مسئول انجمن ادبی فروردین، داور کشوری جشنواره ها و کنگره های ادبی، ترانه سرا، مترجم کتاب صلاح الدین ایوبی، قهرمان حطین و... است.
این شاعر فرهیخته در مجموعه شعر «به درگاه دریا» برگزیده جشنواره قلم و مفتخر به دریافت لوح ها و جوایز گوناگون شده است. «فصل پنجم» نام گزیده اشعار اوست که در زمره صد و ده مجموعه شعر ادبیات معاصر ایران از سوی انتشارات «تکا» چاپ و منتشر شده همچنین کتاب «سفر سبز» ایشان نیز در دهمین جشنواره بین المللی امام رضا (ع) به عنوان کتاب سال برگزیده شد و به دریافت لوح و تندیس و جوایز نائل آمد.
یکی از اشکالات عمده در حوزۀ شعر آیینی، “عوام زدگی” شاعرانه است در سطح زبان و صور خیال و مضامین و یا برعکس. یعنی «خواص گرایی» شعر. این واقعیتی انکار ناپذیر است که قسمت اعظم شعر آیینی ما بنا به دلایلی دچار ”عوام گرایی” و حتی “عوام زدگی” شده. چیزی که هم در نوع نگاه خواص و حتی کم لطفی آن ها نسبت به شعر مذهبی، دخیل بوده و هم باعث شده عدّه ای چنین بی نگارند که: شعرآیینی، شعری است عوام گرا و ذاتاً شعاری و ضعیف و نحیف.
اما در چند دهۀ گذشته تنی چند از شاعران گران مایه به این حوزه وارد شدند و با آفرینش و ارائۀ اشعار برجسته و هنری خود، این داغ اتّهام بی اساس را از پیشانی شعر آیینی ستردند و بردند. بزرگانی مانند دکتر موسوی گرمارودی، استاد علی معلم و زنده یاد دکتر سید حسن حسینی (با گنجشک و جبرئیل) و... ولی خواص گرایی نیز خود عاملی بوده تا این گونه ی شعری در توده های عظیم مردم نفوذ نکند و به ناچار در لابه لای کتاب ها و قفسۀ کتابخانه ها بماند. اینجاست که باید در حوزۀ شعر آیینی، مسئلۀ "اعتدال" را از خاطر دور نداشت. به ویژه اعتدال در عنصر زبان و اعتدال در صور خیال و حتی مضامین را.
این ترکیب بند در مرزی ظریف میان عوام گرایی و خواص گرایی حرکت کرده تا از در غلتیدن به دامن شعار زدگی و عوام زدگی در عناصر شعر و در نتیجه از دست دادن مخاطبان خاص دور بماند. یعنی سطح شعر نه پایین در نظر گرفته شده نه خیلی بالا و تخصّصی.
ای ابرها! دوباره، طراوت بیاورید
از کربلا هوای زیارت بیاورید
شمشیرها امانِ جهان را بریده اند
شورِ جهاد و شوقِ شهادت بیاورید
ای عاشقان! که تشنۀ سقّای عالمید،
هفتاد و چند مَشکْ مُروّت بیاورید
رختِ عزا و نوحه و زنجیر و طبل و سنج
اسب امام و نخلِ امامت بیاورید
ماهِ محرم است، به خورشید رو کنید
ایمان به معجزاتِ ولایت بیاورید
با نامِ سیّدالشّهدا (ع) تازه می شویم
حالِ دعا و ذکرِ مصیبت بیاورید
کافی است مُهر و تربت و انگشتر و کفن
سوغات حق پرستی و غیرت بیاورید
ای قلب ها! اگرچه نبودید با حسین(ع)
هر روز، روز اوست، ارادت بیاورید
ایمان و تازیانه به هم دل نمی دهند
دین، دین رحمت است، محبّت بیاورید
تا از گناه، شسته شود چشم های ما
از قبرِ او غبارِ شفاعت بیاورید
این شعر، هم تراز روایاتِ عاشقی ست
اغراقِ کور نیست، کراماتِ عاشقی ست