کتاب تا رهایی، بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی شهر ارومیه را در بر میگیرد و از زبان چند زندانی سیاسی و با تلاش حسین غفاری به نگارش درآمده است. این افراد با گرایشهای مختلف سیاسی بخشی از فعالیتهای مذهبی و سیاسی و افراد مؤثر در آن زمان و نحوهی آشنایی خود را با آنان بیان کردهاند.
حسین غفاری در جبهه فرهنگی برای حفظ و صیانت از ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی همچون جبهه دفاع مقدس مجاهدت نموده و با تمام وجود در این راه به تلاش و مبارزه و ممارست مشغول بوده است و در موضوعات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس اقدام به جمعآوری خاطرات و اسناد و تحقیق و تدوین کتاب نموده. «عکسها و خاطرهها» و «خاطرات مهدی یوسفزاده » از مجموعه کارهای ایشان است که از سوی دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری انقلاب اسلامی آذربایجان غربی به چاپ رسیده است. کتاب تا رهایی تصویر تا حدودی واقعی و وحشتناک از شکنجههای عوامل ساواک در دوره پهلوی را نشان میدهد.
یکی از کارهایی که در زندان برای تحقیر زندانیان سیاسی انجام میدادند این بود که آنها را پیش دزدها و قاتلها یک جا نگهداری میکردند تا به خانواده های آنان القا کنند که این چه وضعی است که پسر مهندس شما یا دانشجوی شما سر از زندان در کنار قاتلین و دزدها درآورده است. از جمله یکبار که ما را برای دادگاه میبردند دست مرا به دست قنبر قوچی (قنبرعلی صمدی قوشچی) دستبند زده بودند. از ماشین که ما را میآوردند؛ میگفت تو چکار کردی که دستگیرت کردهاند. شنیدهام به شاه ناسزا گفتی. بعد میگفت من هم به شاه ناسزا گفتم دستگیرم کردند. میگفت نترسید مردم با ما هستند و خودش را انقلابی جا میزد.
بعد از مدتی که از ما برای ساواک و شهربانی چیزی دستگیر نمیشد و پرونده هم که کامل بود و زندان ما هم مشخص شده بود، خواستند ما را به بند سیاسیون ببرند. از بیرون خبر رسید که از کمیسیون حقوق بشر بازرس خواهد آمد برای همین ما را به بند سیاسی منتقل کردند که جای بهتری بود و غذای اختصاصی میدادند و متوجه شدیم که افراد دیگری هم آنجا بودند.