کتاب فرکانس 1160 اینجا آبادان؛ صدای مقاومت و ایستادگی نوشته فضلالله صابری در انتشارات سوره مهر منتشر شد. این کتاب، به خاطرات فضل الله صابری و جمعی از همکاران رادیو آبادان در سال های جنگ تحمیلی اختصاص دارد.
فضلالله صابری، نویسنده کتاب فرکانس 1160 (اینجا آبادان؛ صدای مقاومت و ایستادگی) در مقدمه این اثر نوشته است: «فرکانس 1160» صدای مقاومت و پایداری یک شهر، یک سرزمین از رادیو آبادان است؛ یعنی که ما زندهایم، یعنی که این شهر پابرجاست، یعنی که امیدی در نفسهاست. کتاب انعکاس یک فریاد است روی طول موج مظلومیت و ایثار. نوشتن این کتاب برای من، صفیر آهِ جانسوز آوارگانی بود که سرگردانی در بیابان عزّت را بر ننگ تسلیم ترجیح دادند. «فرکانس 1160» پژواک بلند خطبههای مجاهد عارف و خطیب توانایی است که خاکستر هیبت فرعون استکبار و قارونهای حامیاش را به نهیب آتش کلام خود بر باد میدهد.
تمام بهار و تابستان 1359 را با شامهای آکنده از بوی خیانت و تجاوز داخلی و خارجی گذرانده بودیم اما هرگز تصور نمیکردیم این تجاوز تا این حد گسترده و سبعانه و برقآسا باشد و با چنین حمایتی از جانب همسایگان و مدعیان دموکراسی همراه شود. نسل من درحالی وارد این میدان ناشناخته شد که هنوز در نیمه راه قدم نهادن از نوجوانی و جوانی به کوران احساس مرد شدن بود.
همه ما مردان ناتمامی بودیم که برای کامل شدن به دنبال فرصت و الگو میگشتیم و جنگ با همه دردناکیاش از پی انقلاب آمده بود تا ما را به آزمونی عظیمتر از آنچه انتظارش را داشتیم، فرا بخواند. گمنامی و دوری از به رخ کشیدن هویتهای فردی شرط اصلی و پایه نخست مردانگی بود و مردان بزرگی که راهنمای ما بودند، شهد آشنایی با این مرام و خصلت را چنان سریع به همگان چشاندند که ایثار و انصاف و خرد شمردن جهاد خود در برابر مجاهدت و صبوری دیگران، ستون اتحاد مردم و حصار حصین شهر در برابر همه شومیها و بدکنشیها شد. اگر بار بزرگی بر دوشها کشیده شد، معجزه همین پرورش بود و اگر هنوز تشنه انتقال آن باور، آن تجربه و آن خصلتها به آیندگان هستیم، از این روست که هیچ قدرتی را کارسازتر و گرهگشاتر از این ها نمیدانیم.
برخی خاطرات مندرج در این کتاب را در طول سالهای گذشته در مناسبتهای گوناگون همچون هفته دفاع مقدس، مراسم پاسداشت مقاومت 34 روزه مردم مظلوم خرمشهر، سالروز دفاع جانانه مردم آبادان در جبهه ذوالفقاری، سالروز شکست حصر آبادان و یا آزادی خرمشهر، برنامههای مختلف شبکههای سراسری رادیو، کتاب قرارگاه بیقرار، برنامههای دانشجویی دانشگاهها و شبهای خاطره حوزه هنری بیان کردهام؛ اما هرچه منتظر ماندم برای پرداختن همهجانبه و جامع به نقش رادیو آبادان در جنگ، نه روابط عمومی وزارت نفت، نه صدا و سیما، نه نهادها و دستگاههای فرهنگی دیگر قدمی برنداشتند و حتی در خاطرات منتشرشده رزمندگان آبادانی چندان توجهی به این بخش مهم از ابعاد دفاع مقدس نشد.
گویی اصلاً پایگاه و سنگری به نام رادیو آبادان وجود نداشته است و آدمهای مهمی چون غلامرضا رهبر در این ایستگاه رادیویی به خدمت مشغول نبودهاند و مانعی به نام رسانه در برابر تلاش دشمن متجاوز و ستون پنجم دشمن برای فروریختن مقاومت مردم نقش آفرینی نکرده و ارزشهای انقلاب و دفاع مقدس را پاس نداشته است. بدتر از همه تولید و نمایش فیلم بسیار ضعیف سینمایی رادیو آبادان با اقتباسی خفیف از این کتاب است که مظلومیت این ایستگاه رادیویی و شهدا و خدمتگزارانش را صدچندان کرد و بیتوجهی کارگردان و سازنده فیلم به توصیههای من و همکارانم آتش نهفته درون مرا شعله ور ساخت.
در این میان انتشار کتاب «نوشتم تا بماند» حاوی خاطرات مرحوم آیتالله جمی نماینده امام (ره) و امام جمعه مجاهد و مقاوم آبادان توسط انتشارات سوره مهر که به سرکشی و حمایت مستمر ایشان از مریدانشان در رادیو آبادان اشارهها دارد، انگیزه و اهتمام اولیه من و همکاران سابقم در رادیو آبادان به ویژه سیدمحمد صدرهاشمی را تقویت کرد که تاریخمان را پیش از دستبرد بیخبران و نااهلان و تصرفات فراموشیها و مصلحتسنجیها، به دست خود بنویسیم.