کتاب دست ابلیس، مجموعه ی خاطرات مستر همفر؛ جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی است که در قرن ۱۸ میلادی فعالیت می کرده است. مستر همفر در کتاب دست ابلیس از ماموریتش به کشورهای مصر، عراق، ایران، حجاز و استانبول که در آن دوران مرکز خلافت عثمانی بود می گوید.
هدف مستر همفر از این ماموریت این بود که اطلاعات کافی به منظور جستجوی راه های درهم شکستن مسلمانان و نفوذ استعماری در ممالک اسلامی جمع آوری کند. مستر همفر در کتاب دست ابلیس از مسائلی که در این مأموریت برای او پیش می آید، یاد می کند.
اما در مورد مستر همفر، که کتاب دست ابلیس خاطرات او به شمار می آید اختلاف نظرهایی وجود دارد. به نظر می رسد که این اثر توسط صبری پاشا جعل شده باشد.
به شهر بصره که رسیدم، رفتم تا اینکه در یکی از مساجد شرکت کنم. این مسجد که من انتخاب کردم مربوط به عالمی از علمای اهل سنت بود که اصالتا عرب و نامش شیخ عمر الطائی بود. با او آشنا شدم و گرم گرفتم، ولی او در اولین برخورد من با او، به من شک کرد و شروع کرد دربارۀ اصل و نسب و دیگر خصوصیات من تحقیق کردن و فکر می کنم که رنگ پوست و لهجۀ من بود که شیخ را دربارۀ من مشکوک کرد، ولی من توانستم به زودی از این تنگنا بیرون بیایم، زیرا خودم را معرفی کردم که من از اهالی شهر «اغدیر» در ترکیه هستم و جزء شاگردان شیخ احمد می باشم و در کارگاه شخصی به نام خالد شاگرد نجار بوده ام و خلاصه تمام اطاعاتی که از کشور ترکیه به دست آورده بودم، بیان کردم تا اینکه از شک و شبهه دور باشم و مقداری هم برای او به زبان ترکی حرف زدم و متوجه شدم شیخ آهسته زیر چشمی به یکی از حاضرین اشاره کرده، از او خواست که ببیند آیا آنچه صحبت کردم واقعا به زبان ترکی صحیح بوده یا نه؟ و طرف نیز با حرکت چشم اشاره کرد که بله او به زبان ترکی کاملا وارد است.
من از اینکه توانستم نظر شیخ را جلب کنم بسیار خوشحال شدم، ولی گمان من سرابی فریبنده بود، زیرا پس از مدتی دانستم که شیخ با نظری مشکوک به من می نگرد و خیال می کند که من جاسوس ترکیه هستم.