مری اون قدر آدم عادی ای بود که اگه می دیدیش اصلاً فکر نمی کردی بتونه دنیا رو تغییر بده. اما این دختر معمولی اون کار رو کرد. اون دنیا رو تغییر داد.
در یک روز عادی، درحالی که مری داشت از مدرسه معمولیش به خونه ی معمولیشون بر می گشت.
از کنار یک باغچه که پر از بوته های معمولیِ توت بود رد شد.
مری چند تا از اون توت ها رو چید، توی یک ظرف ریخت و یواشکی دم در خونه ی همسایشون خانم بیشاپ گذاشت.