در زمان های دور پسر بچه ای کوچولو به اسم جیکوب زندگی می کرد.
جیکوب چشم های روشن آبی داشت و موهاش هم طلایی بودند. پسرک به همراه پرستارش بزرگ می شد که اسمش آلیز بود. آلیز، جیکوب رو از زمان نوزادیش بزرگ کرده بود و اون رو خیلی دوست داشت.
خونه ی جیکوب یکی از زیباترین خونه های سیملا هیلز بود. خونشون یک سَر دَرِ خیلی بزرگ و قشنگ داشت، باغ سرسبزی اطراف خونه بود و بیرون از اونجا جنگلی اسرار آمیز وجود داشت.