کتاب مردان بی ادعا نوشته مجید مظفرصفاری توسط انتشارات صریر منتشر شده است. احمد پیرزاده در سال 1353 ملبس به لباس ارتشی شد. به همین علت خاطرات خواندنی در دوران انقلاب دارد. پس از پیروزی انقلاب نیز همگام به سایر همرزمان برای مقابله با غائله کردستان راهی آن وادی شده است.
ایشان همچنین در طول دوران دفاع مقدس در مناطق عملیاتی و عملیات های مختلف حضور داشته است. در مجموع مدت 9 سال و دو ماه و 20 روز در کردستان، هشت سال دفاع مقدس و بعد از آن در مناطق عملیاتی شاهد و ناظر جان فشانی رزمندگان بوده است. کتاب مردان بی ادعا دربردارنده خاطرات احمد پیرزاده است.
در یک شب بهاری، در کوهستان چسبیده به مرز ایران و ترکیه، با جعفر، نظام، سلیمان و دو نفر دیگر باهم شش نفر بودیم. شب با خودروی تویوتا وانت به رانندگی بهلول حرکت کردیم. هوای مطبوعی همراه با بوی گل های وحشی به مشام می رسید. در پایین ارتفاعات بایدوست، نرسیده به روستای گل شیخان، گفتم : برای اینکه سر و صدای ماشین و نور چراغ ها، تابلو نباشد. همین جا پیاده شده و بقیه راه را پیاده می رویم. پیاده شدیم و بهلول با ماشین برگشت.