رمانی از اکرم مرادی است. در این رمان عاشقانه با مردی آشنا می شویم که پزشک، استاد دانشگاه و بسیار تنها است و همیشه آرزو دارد کسی باشد تا تنهایی اش را با او قسمت کند...
این داستان درباره مردی است که استاد دانشگاه و پزشک است. در ابتدای داستان با او آشنا می شویم. او اول به محل کارش می رود و بعد از آن، به دانشگاه، جایی که باید تدریس کند. در این میانه از خودش و احوالاتش می گوید. اینکه چطور احساس تنهایی می کند و دوست دارد کسی باشد که این تنهایی را با او قسمت کند و ... شب برای حضور در مراسم تولد گلی، دختر دوستش به خانه آن ها می رود و از عشقی که در دلش به گلی دارد، می گوید...