کتاب انارستان زخم pdf

اشعار منتخب ششمین جشنواره شعر دفاع مقدس استان یزد با عنوان «انارستان زخم» منتشر شد.

کتاب انارستان زخم مجموعه آثار منتخب ششمین جشنواره شعر دفاع مقدس استان یزد، به کوشش «عالیه مهرابی» و با حمایت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس یزد به چاپ رسیده است.

این کتاب در 144 صفحه گزیده ای از اشعار منتخب جشنواره شعر دفاع مقدس را به قلم کشیده است تا در اختیار همه علاقه مندان به حوزه شعر و هنر دفاع مقدس قرار گیرد.

در مقدمه کتاب انارستان زخم آمده است:

این جنگ آنقدر حرف گفتنی دارد که اگر دهها سال هنرمندان ما و افراد خوش ذوق و با ابتکار بنشینند و در جزء جزء آن کار کنند، باز هم حر ف های گفتنی خواهند داشت. «رهبر معظم انقلاب اسلامی»

ریشه در خاک کجا دارند شاخه هایی که چنین نوبرانه به بار نشسته اند و از طراوت انارهای زخمشان، هنوز رایحه ی انارستانها به مشام می رسد؟ هنوز بر شانه ی اروند، آرام و بیصدا انارهای سرخ تشییع می شوند و مادران صبر و استقامت با اناری ترین دانه های دلشان، تسبیح صبر می سازند و ذکر «یارحمن و یارحیم » شان، سکوت شبانگاهی خانه را می شکند.

هنوز یادگاران آن فصل های داغ و خون و ترکش، ایستاده اند. همان انارهای سرخ که صدای سکوت زخمشان را، چون بغضی در گلو می شکنند.

و اینک انارستان زخم در میعادی عاشقانه با شهدا و یادگاران هشت سال دفاع مقدّس، آمده است تا در فراخوان حضور، میزبان قلم های عاشقی باشد که با الفبای ارادت، آرایه های حماسه ی هشت سال دفاع مقدّس را در ابیات خویش روایت می کنند.

شاعران با سلاح قلم خویش در سنگر کلمات ایستاده اند. چون دیده بانان دلیری که شرایط را رصد می کند و آماده اند تا با بصیرت و معرفت، دشمن را در این جنگ نرم به عقب برانند که به فرموده ی مقام معظّم رهبری در این جنگ نرم وظیفه ی مجموعه فرهنگی این است که هنر را تمام عیار و با قالبی مناسب به میدان آورد تا اثرگذار شود و شعر، رزمنده ای است که همیشه ایستاده است.

کتاب انارستان زخم در سه بخش شعر بزرگسال، شعر محاوره و شعر کودک و نوجوان تدوین شده است.

گزیده ای از کتاب انارستان زخم:

به جانبازان
دلت دریاتر از دریاست بی شک
به رنگ سبز خوبی هاست بی شک
تویی رنگین کمان بعد باران
وجودت دّر بی همتاست بی شک
نگاه تو انارستان زخم است
به چشمت برقی از بستان زخم است
تو عطر لاله های سرخ دشتی
گل رویت نگارستان زخم است
سپیده در سپیده کاروان رفت
سبدهای ستاره، بی نشان رفت
خبر از سردی شام و فلق نیست
کبوتر تا به اوج کهکشان رفت