کتاب بچه تمساح کجا رفت؟ اثر خانم یگانه مرادی
گزیده ای از کتاب بچه تمساح کجا رفت؟
پدربزرگ عینک بزرگش را به چشمش زده بود و همین طور که صبحانه می خورد، روزنامه هم می خواند. مادر بزرگ یک استکان چای برای پدربزرگ ریخت و گفت:
«آقا، یادت باشد وقتی صبحانه ات را خوردی،
خرده نان ها را جمع کنی.»
پدربزرگ گفت:«چشم خانم.»
گزیده ای از کتاب بچه تمساح کجا رفت؟ که مخصوص گروه الف نوشته شده است ظاهرا به اشتباهات عادی و رایج ما می پردازد اما در واقع به هرم غذایی در طبیعت اشاره دارد.
دیویی :
دا177م4354ب 1391