کتاب داره فاجعه میآد!، اثر ریچل هالیس با ترجمه فریبا جعفرینمینی؛ نویسنده در این اثر نیز به مانند گذشته با لحن صمیمی و صادقانهای که دارد به سراغ موضوع جدیدی رفته و بیان میکند که چطور میشود در لحظههای دشوار زندگی راهی برای رشد، یادگیری درسهای جدید و تجربه اتفاقهای تازه پیدا کرد.
با بهرهگیری از اتفاقات الهامبخش و انگیزهدهنده میشود اطمینان پیدا کرد که میتوان از سختیها و تاریکیهای زندگی گذر کرد و کاملتر و زیباتر از قبل شد. وی در این اثر به بررسی و تحلیل موضوعات و عناوینی نظیر«خود جدیدتان را شناسایی کنید، دست از احساس گناه بردارید، ذهن خود را برای بهتر شدن تغییر دهید، با انعطاف پذیری غافلگیر شوید، زمانی که زندگی مزخرف است، لذت را انتخاب کنید، آینده خود را دوباره تصور کنید، امید خود را حفظ کنید» و غیره میپردازد.
12- آینده خود را دوباره تصور کنید
هدف چیزی است که بسیاری از مردم تنها پس از اینکه دنیایشان زیرورو شد، به یادش میافتند و با آن دست وپنجه نرم میکنند. زمانی که احساس میکنیم همه چیز در زندگیمان تغییر کرده است، چیزهایی که پیش از این برایمان مهم بودهاند، اغلب دیگر مهم به نظر نمیرسند.
این یک افتضاح است: شما احساس میکنید گم شدهاید، زیرا نمیدانید به کجا میروید، اما مشکل اینجاست که هنگامی که خیلی گم شدهاید، تصمیمگیری درمورد مقصد، غیرممکن به نظر میرسد. چه زندگی شما در چشم برهم زدنی تغییر کرده باشد یا آن را در مدتی طولانی خراب کرده باشید، شما در حال گذراندن شرایطی هستید که در آن، هر لحظه از آینده شما کاملاً مبهم است.
وقتی نمیتوانید بفهمید در قدم بعدی چه اتفاقی میافتد، احساس میکنید کنترلی بر اوضاع ندارید، پس انگیزهای هم برای جلو رفتن نخواهید داشت. باور کنید وقتی دنیای شما از هم بپاشد، دیگر هیچ چیز مهم نیست. چرا باید حتی وقتی نمیدانم چه اتفاقی میافتد، به خودم زحمت بدهم؟ زمانی که نمیدانم فردا چه چیزی برایم خواهد داشت، چگونه میتوانم برنامهریزی کنم یا اهدافی داشته باشم؟ چرا وقتم را تلف کنم؟
پیش از اینکه به تشریح ایدههایی بپردازیم که میگویند چگونه میتوانید دوباره آیندهای را برای خود تصور کنید و واقعیت جدیدی بسازید، میخواهم اطمینان حاصل کنم که شما یک چیز مهم را درک کردهاید. مهم نیست که چقدر ایدههای من برای روشن شدن راهتان خوب هستند (و من به شما اطمینان میدهم که آنها بسیار عالی هستند)، اما شما نباید فقط با یک مفهوم بسیار مهم ادامه دهید. شما با عدم اطمینان در دنیای خود دست وپنجه نرم میکنید، زیرا هر بحرانی که پشت سر گذاشتهاید، باعث شده است که بفهمید چیزهایی هستند ــ برای برخی از شما برای اولین بار ــ که کنترل آنها در اختیار شما نیست.. .