کتاب گوسفند ها اعتصاب می کنند اثر ژان فرانسوا دومانت.
روزی از روزها، در یک مزرعه ی بزرگ، سروصدای بلندی شنیده شد.
همه ی حیوونا از این موضوع باخبر بودند اونم این که: گوسفندها اعتصاب کردند.
میون همه ی اون گوسفندها، اِرنِست از روی آبخوری بالا رفت و گفت: چرا همیشه باید پشم های بدنِ ما کوتاه بشه؟ چرا از موهای بدن گربه، لباس درست نمی کنند؟
از پرهای اردک یا حتی موهای الاغ!
گوسفندها ساکت بودند و فقط گوش می کردند.
ساعت ها گذشت و در آخر گوسفندها یک تصمیم عجیب گرفتند…