کتاب دوستان پیامبر (ص) و علی (ع): سردار، اثر مجید ملامحمدی و با تصویرگری زیبای اسماعیل چشرخ؛ به روایت زندگی سرداری بزرگ و فرماندهی لایق به نام مالک اشتر میپردازد که از دوستان پیامبر(ص) و علی(ع) بود که نامش لرزه بر اندام دشمنان میانداخت. او کسی است که هیچکس جرئت رویارویی با او را نداشت و همیشه پیروز میدان بود. کتاب سردار، کودکان و نوجوانان را با زندگی مالک اشتر در قالب داستان آشنا میکند.
مالکِ اشترِ جوان مانند همقبیلهایاش اویس قرنی، در دوران زندگی خود نتوانست به مدینه برود و با حضرت محمد(ص) دیدار کند. روزی پیامبر خدا(ص) در میان یارانش نشسته بود که سخن از مالک اشتر نخعی به میان آمد. او رو به اصحاب خود گفت: «مالک حقیقتا یک مؤمن واقعی است.» این جمله، علاقهٔ بسیار حضرت محمد(ص) را به یار نادیدهٔ خود مالک نشان میداد؛ مردی که عشق بسیار داشت با مراد و محبوب خود دیدار کند اما هیچوقت نتوانست.
به همین خاطر او به عنوان اصحاب پیامبر شناخته نمیشود. بلکه مسلمانان مالک را به عنوان یکی از تابعین پیامبر خدا(ص) میشناسند. در اینکه این مرد شجاع در چه سالی به دنیا آمده، هیچ مورخی، تاریخ تولد او را دقیق نمیداند. او حدود سی سال قبل از هجرت حضرت محمد(ص) به مدینه، در یکی از روستاهای یمن متولد شده است. اسم آن روستا «بیشه» بوده است. مردم قبیلهاش به او «مالک» میگفتند؛ چرا که او مالک بر نفس و ارادهٔ خود بود و تسلیم شیطان نمیشد. مالک بعدها بزرگ قبیلهٔ مذحج شد و خاندان نخع را در میان آنان سربلند و نامدار ساخت.
قبیلهای بزرگ که طایفه و خاندان زیادی را در برمیگرفت و جمعیت زیادی از سرزمین یمن را در خود داشت. عربها مالک یمنی را به لقب «َاشتر» میشناختند. آنها به کسی که پلک چشمش شکافته میشود، اشتر میگویند. در یکی از جنگهای مسلمانان به پلک چشمان مالکِ شجاع ضربهای وارد شد. از آنجا بود که پلک چشم او دگرگون شد.. .