کتاب خر فیلسوف نوشته توفیق الحکیم است که با ترجمه پریسا عرب و به همت نشر روزبهان وارد بازار کتاب شده است،داستان این کتاب در مصر میگذرد.
ماجرا از آنجا آغاز میشود که مردی در کوچههای شهر قاهره، یک کره خر کوچک و زیبا را میبیند و بدون اینکه دلیلش را بداند خر را میخرد، حالا نمیداند با او باید چکار کند، کرهخر آنقدر کوچک است که میشود آن را زیر بغل زد و جابهجا کرد. خود مرد هم در یک هتل ساکن است و حالا باید با رشوه و پنهانی خر را به اتاقش ببرد. از ابتدای داستان مرد رفتار خر را فیلسوفانه تعبیر میکند و همین موضوع کمکم اتفاقات بعدی داستان را میسازد.
فروشنده هنوز مردد بود، اما تسلیم شده بود. میخواست بهانهای بیاورد که مرد دلال با دست جلو دهانش را گرفت و فریاد زد: «ساکت باش! حضرت آقا، پول رو بیار، کره خرت رو بگیر. مبارکت باشه. معامله حلالِ حلاله!» بعد افسار قرمز خر را گرفت و کشانکشان به سمت من آورد. تازه مستی از سرم پریده بود و فهمیده بودم که چه غلطی کردم! معامله انجام شده بود، اما من هنوز گیج بودم و به این فکر میکردم که چه طور دهانم را باز کرده و گفته بودم سی تا! انگار شوخیشوخی قضیه جدی شده بود و من صاحب کره خر شده بودم. باید کجا از او نگهداری میکردم؛ در اتاق مسافرخانه یا حمامش؟ بدتر از همه این بود که همان سی تا هم در جیبم نبود! آن روز صبح، من فقط یک اسکناس درشت همراهم آورده بودم که خردش کنم. میخواستم معامله را به هم بزنم، اما دیگر کار از کار گذشته بود. فروشنده و دلال منتظر پولشان بودند...