کتاب از بدو تولد تا ۵سالگی، اثر آچای شارما و هلن کاکریل؛ راهنمای گام به گام «چگونگی» ارزیابی رشدی کودکان پیش دبستانی است و با یک چارچوب عملی برای ارزیابی رشد آغاز میشود، سپس به سمت تک تک حوزههای کلیدی رشد کودک پیش میرود و در مورد پرسش و مشاهده و همچنین نحوه ترسیم الگوهای معمول و غیرمعمول راهنمایی میکند و هشدارهایی (علامت خطر) برای تشخیص تأخیر قابل توجه یا رشد نامنظم را ارائه میدهد، همچنین در مورد نحوه تفسیر یافتهها و بهترین روش برای انتقال این اطلاعات به والدین توصیههایی ارائه میکند.
روش و ابزارها
آزمونهای ارزیابی رشد کودکان را میتوان به صورت زیر دستهبندی کرد:
الف. آزمونهای رشد استاندارد: این آزمونها، برای مثال، مقیاس گریفیث یا بیلی، عملکرد کودکان را با هنجارهای مورد انتظار برای سطح تواناییها یا عملکرد آنها مقایسه میکنند. آنها توسط برخی، استاندارد طلایی در نظر گرفته میشوند، اما ممکن است از نظر زمان غیرعملی باشند، برای درک یا تواناییهای حرکتی کودک نامناسب باشند و اغلب بر اندازهگیری رشد تمرکز زیادی دارند.
ب- روشهای ساختارمند التقاطی: این روشها دانش درباره رشد کودک را با سیستم کسب اطلاعات در مورد کودک از طریق تحقیق، انجام مشاهدات ساختاریافته با استفاده از ابزارهای مناسب و درک یافتهها در زمینه عوامل خطر و محافظت از کودک ترکیب میکنند. یکی از این روشها در این کتاب توضیح داده شده است. ممکن است به خودی خود فاقد حساسیت و ویژگی ارزیابیهای استاندارد باشد، اما همراه با دانش، آموزش و تجربه مناسب، جایگاه مفیدی در عمل (تمرین) بالینی دارد.
این امر آگاهی یادگیرندگان را در مورد چگونگی پیشرفت رشد افزایش میدهد و به آنها کمک میکند تا نقاط قوت و آسیبپذیری کودک را شناسایی کنند و راهنمایی و حمایت لازم را ارائه دهند. رویکرد دیگری که گاهی اوقات مورد استفاده قرار میگیرد، ایجاد برداشتهای ذهنی در مورد سن رشدی کودک بر اساس مشاهدات سطحی و دانش اندک از هنجارهای رشد است. هر چند ممکن است وسوسه انگیز باشد، به ویژه در محیط بالینی شلوغ، ایجاد چنین فرضیات جایی در ارزیابی رشد ندارد. خطر اطمینان کاذب والدین و تأخیر در شناسایی نقص یا ایجاد اضطراب بیمورد را به همراه دارد.