کتاب خرده جنایت های زناشویی اثر اریک امانوئل اشمیت و مترجمی نسرین سیفی می باشد و انتشارات آقائی آن را منتشرکرده است.این کتاب روایت عشق و دلدادگی یک زوج به نامهای ژیل و لیزا است که طی گذشت چند سال زندگیشان دستخوش رنج و فرسودگی شده و عشقشان کمرنگ شده است اما نمیشود گفت که از هم متنفر شدهاند.
این زن و مرد نگاه متفاوتی به عشق دارند و همین باعث میشود داستان جذاب و به زندگی واقعی شبیه شود.
آپارتمان تاریک است. صدای چرخیدن قفل در کلید میآید.
در باز شده و از میان در سایهی دو نفر، از ورای روشنایی چراغ قرمزرنگ راهرو، در چشم می نشیند. زن پا در اتاق می گذارد و مرد، درحالی که چمدانی در دست دارد، در چارچوب در باقی میماند. انگار مردد است وارد شود. لیزا قدم سوی پریز برق تند کرده، بهسرعت چراغ ها را یکی پس از دیگری روشن میکند.
میخواهد زودتر همه جا را ببیند.وقتی نور در اتاق پخش شد، درست مثل اینکه همه چیز را مانند دکور صحنه ی نمایش چیده باشد، دست ها را باز کرده و آپارتمان را نشان مرد می دهد.
لیزا: «خوب؟!»
مرد به علامت نفی سر میجنباند. نگاه نگران زن روی صورت مرد می چرخد.
-چرا! عجله نکن. بیشتر فکر کن.
مرد نگاه دقیق تری به وسایل داخل اتاق میاندازد، سپس با حالتی ترحم برانگیز سر کج می کند.