نظر شما چیست؟

معرفی کتاب پری زده

کتاب پری زده، اثر علی میرزائی؛ به روایت زندگی نوجوانی به نام آروین می‌پردازد، که با دیدن خانمی بزرگ‌تر از خود، به او دل می‌بازد و این موضوع روی همه‌ی زندگی‌اش تاثیر می‌گذارد. 

پری‌ها در افسانه‌ها موجوداتی هستند که به صورت زنی زیبا و فریبنده نمایان می‌شوند و با پنهان و آشکار شدن پی در پی و تغییر شکل‌های گوناگون، مردم را می‌فریبند و به بی‌راهه می‌کشانند و یا موجب دیوانگی آن‌ها می‌شوند. از آن‌رو پری زده به نوعی دیوانگی از فریفته شدن اشاره دارد.

اگر به دنبال رمانی خوب و کوتاه هستید؛ رمان پری زده، گزینه‌ای مناسب برای مطالعه است.

گزیده کتاب پری زده

روز خوشی برای آروین بود؛ بالأخره می‌توانست لحظاتی را با برکه خانم باشد. بیچاره با خودش چه تصوراتی می‌کرد. کلا تخیل نوجوان‌ها در این موارد عجیب و غریب است. با آن کسی که دوستش دارند در آسمان‌ها سیر می‌کنند؛ حتی خود را در موقعیت‌های دراماتیکِ فیلمی یا داستان‌هایی که خوانده‌اند، می‌بینند؛ لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد، بیژن و منیژه و ... . خلاصه، غرق در تفکرات خیالی خود هستند، اما وقتی با معشوق روبه‌رو می‌شوند، یا لال می‌شوند یا مُنگُل! نمی‌توانند درست تمرکز کنند، حرف نمی‌زنند یا اگر هم حرف بزنند، آن قدر احمقانه است که همه متوجه می‌شوند.

آروین سعی می‌کرد حرف نزند؛ یعنی توانش را نداشت؛ هم فشار روحی شدید داشت و هم سنگینیِ کپسول بوتان مانع حرف زدنش می‌شد.

آن‌ها به محوطه‌ی مجتمع رسیدند. حمل و نقل کپسول‌های بوتان در زمین‌های صاف خیلی راحت بود. معمولا آن را از جانب استوانه‌ای روی زمین می‌گذاشتند و قِل می‌دادند. صدای دنگ دنگ کپسول روی زمین هم برای خودش جالب بود.

دو کپسول را روی زمین گذاشتند و قل دادند. آروین تا آن روز چنین کاری نکرده بود. برایش تفریح شده بود. با پایش کپسول را هُل می‌داد و کپسول دنگ دنگ کنان روی زمین محوطه می‌چرخید که ناگهان آقا مسعود، نگهبان مجتمع، سر و صداکنان خود را به آن‌ها رساند. او از سرعت چرخاندن کپسول‌های بوتان شاکی بود. می‌گفت این کار موزاییک‌ها را خراب می‌کند و باید آهسته‌تر آن‌ها را هل دهند.

آقا مسعود رو به برکه خانم شروع به صحبت کرد که نباید چنین کنید و ... که ناگهان آروین از کوره در رفت و شروع به دعوا کرد. بیچاره آقا مسعود، فکرش را نمی‌کرد آروین با او این گونه صحبت کند، اما اختیار آروین دست خودش نبود. حتی در تصوراتش هم نمی‌توانست فکر کند کسی کوچک‌ترین حرفی به برکه خانم بزند. آقا مسعود صدایش را آرام کرد و از آروین هم خواست تا آرام باشد.

صفحات کتاب :
۱۰۱
کنگره :
PIR۸۳۶۱
دیویی :
‏‫‭۸‮فا‬۳/۶۲
کتابشناسی ملی :
۹۵۸۰۲۴۸
شابک :
‏‫‭978-622-390-119-5‬
سال نشر :
1403

کتاب های مشابه پری زده