کتاب آفتاب غریب pdf

کتاب آفتاب غریب تلاش دارد با تکیه‌ بر احادیث و روایات و با زبانی ساده و روان در قالب یکصد برش کوتاه، زندگی امام حسن (ع) را روایت کند. این کتاب با قلم مریم کریمی به رشته تحریر درآمده و در انتشارات شهید کاظمی منتشر و در دسترس علاقه مندان به کتاب های داستانی قرار گرفته است.

• معرفی کتاب آفتاب غریب
• دانلود کتاب آفتاب غریب
• برشی از متن کتاب آفتاب غریب
• خرید کتاب آفتاب غریب

معرفی کتاب آفتاب غریب

کتاب آفتاب غریب اثر مریم کریمی؛ برش‌های کوتاه از زندگی و زمانه امام حسن علیه‌السلام است که نگاهی نو به زندگی آن حضرت دارد. این کتاب تلاش دارد با تکیه‌ بر احادیث و روایات و با زبانی ساده و روان در قالب یکصد برش کوتاه، روایت هایی مختصر از زندگانی و روزگار امام دوم شیعیان، امام حسن مجتبی (علیه السلام) را روایت کند. کتاب حاضر علاوه بر تاریخی بودن، به عنوان یک اسوه و راهنما، از نظر «اخلاقی و معنوی» خوانندگان را رهنمود کرده و مانند چراغی روشن راه راه نشان می دهد.

کتاب آفتاب غریب، چهارمین جلد از مجموعه چهارده جلدی "چهارده خورشید، یک آفتاب" است. اگر علاقه‌مند به زندگی ائمه (ع) هستید کتاب پیش رو، گزینه‌ای مناسب برای مطالعه است.

دانلود کتاب آفتاب غریب

نسخه الکترونیک کتاب آفتاب غریب را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کنید و سپس در کتابخوان فراکتاب آن را مورد مطالعه قرار دهید.

برشی از متن کتاب آفتاب غریب

افتاده بودند دست و پای امام را می بوسیدند؛ خودش با پنجاه نفر از خویشانش، همه شیعه‌ی امام شده بودند. نشسته بود و به سخنان امام، که به امامت قبولش نداشت گوش می‌داد. یکی گفت: «پسر رسول خدا، چرا آزار و اذیت‌های معاویه را تحمل می‌کنی؟ نفرینش کن.»فرمود: «اطاعت امر خدا را می‌کنم. اگر من دعا کنم خدا عراق را شام، شام را عراق، مرد را زن، زن را مرد می‌کند.» خنده‌اش گرفت. بلند شد، پوزخندی زد و با مسخرگی گفت: «یعنی می‌خواهی باور هم بکنیم؟» جواب داد: «خجالت نمی‌کشی بین یک عده مرد نشسته‌ای؟»نگاهی کرد به خودش؛ زن شده بود. با بدبختی خودش را رساند خانه. در را که باز کرد زنش را دید، مرد شده بود. آمدند پیش امام. نادم و پشیمان. امام دعا کرد. به حالت اول برگشتند. از معتقدان سرسخت امام شد.

برشی دیگر از متن

دید حسن (ع) و حسین (ع) از سروکول پیامبر بالا می روند. روی سینه و شکم پیامبر نشسته، جست و خیز می کنند و بازی می کنند. خواست مانعشان شود. پیامبر (ص) نگذاشت. فرمود: «فرزند گل است، برای هرکس که دارد. دو گل من هم در دنیا حسن و حسینند.».. .

برشی دیگر از متن کتاب

فقط یک تکه نان داشتم. یک لقمه خودم می‌خوردم، یک لقمه به سگی که کنارم بود، می‌دادم. دلم نمی‌آمد خودم سیر باشم و سگ گرسنه. امام که مرا دید گفت: «از جایت تکان نخور تا برگردم.» برگشت. گفت: «آزادی! از همین امروز هم می‌روی توی باغ اربابت زندگی می‌کنی. »رفته بود پیش اربابم، هم مرا خریده بود، هم باغش را.

برشی دیگر از متن کتاب آفتاب غریب

روز مباهله. قرار بود پیامبر (ص) و علمای نصرانی جمع شوند، دعا کنند تا خدا هر که را برحق نیست نابود کند. آمدند پیامبر (ص) را دیدند، آمده با علی (ع) و فاطمه (س) و حسن (ع) و حسین (ع) عزیزترین کسانش، گفتند: «اگر محمد برحق نبود جرئت نمی کرد حسن و حسین را بیاورد، اصحابش را می آورد. اگر مباهله کنیم یک مسیحی هم بر روی زمین نمی ماند.» از مباهله خودداری کردند.

خرید کتاب آفتاب غریب

نسخه چاپی کتاب آفتاب غریب را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید و پس از دریافت کتاب از محتوای ارزشمند آن بهره وافی و کافی ببرید.

مشخصات کتاب آفتاب غریب در جدول زیر آورده شده است:

مشخصات
ناشر:	شهید کاظمی
نویسنده:	مریم کریمی
تعداد صفحه:	105
موضوع:	برش هایی کوتاه از زندگی و زمانه امام حسن (ع)
قالب:	الکترونیک و چاپی