دکتر بی جی فاگ در مقدمه کتاب عادت های خرد این گونه بیان می کند:
ماجرای من به این شکل نبود که یک روز صبح از خواب بیدار شوم و یک ایده در ذهنم شکل بگیرد که باید با قدم های کوچک به سوی مراحل بالاتر بروم بلکه اول از همه به نحو واقعی کارکرد رفتارهای انسان پی بردم.
ده سال طول کشید تا در مورد رفتارهای انسان تحقیق کنم و کلید حل این اسرار را بیایم در نهایت در سال ۲۰۰۷ موفق شدم پاسخ آن به طرز غافلگیر کننده ای ساده بود. در ابتدا باورش برایم سخت بود که هیچ کس تا پیش از آن بدان پی نبرده است، اما حالا می بینم که بعضی از اسرار مثل معماها هستند تا وقتی که جوابشان را نمی دانیم انگار حل کردن آنها خیلی دشوار است اما به محض اینکه پاسخ آن را می بینیم راه حل معما بسیار واضح به نظر میرسد. شما می توانید به کمک پاسخی که من کشف کرده ام رفتارها را رمزگشایی کنید.
همه رفتارها را مثلاً قرار دادن مسواکتان در یک جای جدید، خالی کردن ماشین ظرف شویی هر روز صبح قبل از صبحانه، آب دادن باغچه در بعد از ظهر، دو بار اسکات زدن هنگامی که قهوه صبحانه تان در حال دم کشیدن است، بیرون بردن آشغال ها در روز چهارشنبه، سیگار کشیدن، سیگار نکشیدن، چک کردن ساعتتان برای دیدن زمان، چک کردن تلفن همراهتان برای دیدن زمان گشت و گذار در اینستاگرام در ساعت سه نصفه شب. ابراز علاقه به همسرتان وقتی که از محل کارتان به خانه می آیید. مرتب کردن تخت، مرتب نکردن تخت، خوردن شکلات، نخوردن شکلات.
خواندن این کتاب نخواندن این کتاب عادتی که سالها برای به دست آوردن آن تلاش کرده اید و عادتی که سال ها برای ترک آن تلاش کرده اید. بعضی از این رفتارها عادتهای مثبتی هستند و بعضی ها هم خیر.
چیزی که من به آن پی برده ام این بود که تمام این رفتارها از اجزای یکسانی تشکیل شده اند. رابطه بین این اجزا تمام کنشها و واکنشهای ما را هدایت می کند.
در واقع این اجزا ترکیبات اساسی رفتار انسانها هستند. من در این کتاب مدلهایی را که برای طراحی رفتار ارائه داده ام با شما به اشتراک میگذارم این مدل ها به شما کمک میکنند که درباره رفتارها واضح تر بیندیشید. علاوه بر آن در این کتاب روشهای خود را نیز تشریح میکنم تا شما را در طراحی رفتارهایتان هدایت کنند برای مشاهده یک جدول شامل تمامی مدل ها و روشهای موجود در این کتاب به ضمیمه طراحی رفتار مدلها روشها و قواعد» در صفحه 413 مراجعه کنید.
ساندرا و آدرین به تازگی اولین خانه خود را خریده بودند. آن دو در اولین بازدید به همراه مشاور املاکشان روی ایوان خانه ایستادند و تنها ایراد ملک را مشاهده کردند حیاط پشتی به هم ریخته و نامرتب بود.
یک دیوار سنگی در معرض فرو ریختن چمن هایی که طول آن ها تا زانو میرسید و یک توده کود با ظاهری ترسناک که در پشت کار از انباشته شده بود. در آن زمان ساندرا و آدرین به این مشکلات اهمیتی نمی دادند. آنها در اوج رؤیای آمریکایی خودشان بودند و تنها چیزی که پیش روی خود میدیدند فرصت بود باغچه ای پر از سبزیجات و زمین گل کاری شده یک ننو که بین دو درخت بلوط با برگ هایی کم پشت بسته شده و پرنده کمیابی که روی یک درخت لیمو فرود می آید.
روزی که تابلوی فروخته شده را از مقابل خانه شان برداشتند، هیجان زده بودند. فهرستی از مواردی را که باید انجام میدادند تهیه کردند و دست به کار شدند. کار را از داخل خانه شروع کردند دیوارها را سنباده زدند رنگ کردند و وجب به وجب خانه را تمیز کردند. یکی دو هفته بعد تمام موارد فهرستشان خط خورده بود، به جز حیاط پشتی آنها روی ایوان پشتی در کنار یکدیگر ایستادند و به وضعیت آن نگاهی انداختند، اما این دفعه احساس کاملاً متفاوتی داشتند. انگار اشتیاقشان برای بهبود بخشیدن به خانه از لبه پرتگاه پایین افتاده بود. سردرگم شده بودند. از کجا باید شروع می کردند؟
تجربه ساندرا از باغچه آرایی کوتاه کردن چمنهای خانه پدر و مادرش در سنین کم بود. آدرین در یک آپارتمان بزرگ شده بود یعنی حتی از ساندرا هم چیزهای کمتری می دانست.
آنها هیچ ابزار باغبانی ای نداشتند. نمی دانستند که آیا اصلاً در ایالت نیوهمپشایر درخت لیمو رشد میکند یا خیر؟
آنها میدانستند چه می خواهند؛ یک حیاط پشتی زیبا که بتوانند در آن با دوستانشان لحظات خوشی داشته باشند و فرزندان آینده شان را تماشا کنند که بین آب فشانها میدوند و قلعه میسازند، اما همه این ها مثل یک رؤیا به نظر می رسید که به یک عالمه کار نیاز داشت.
این همان نقطه ای است که بیشتر افراد به داخل خانه برمی گردند و به خودشان می گویند بعداً به اینها رسیدگی میکنند یا بعضی ها همان موقع با تمام توانشان کار را شروع می کنند و خودشان را از پا در می آورند. گروه دوم بعد از سه ساعت کار کمر شکن تسلیم می شوند و دیگر برنمی گردند. در هر دو صورت رؤیایشان به تأخیر می افتد و جای آن را احساس عذاب وجدان ناامیدی یا شکست می گیرد.