کتاب هنر جنگ اثری از سون تزو میباشد که با ترجمه فاطمه باغستانی در انتشارات نسلنواندیش منتشر و روانه بازار کتاب شده است.
«سون تزو»، نام یکی از مشهورترین فرماندههای جنگ در جنگهای پیشین چین بوده است. نوشته ها و استراتژیهای این افسر جنگی در طول سالها حفظ شده است. قوانینی که او طراحی کرده است، هنوز هم در برنامهریزیهای جنگی و چیدن استراتژی استفاده میشود. فردی به نام ژنرال «تائو هانزنگ» دستنویسهای برجامانده از سون تزو را جمعآوری کرد و بعد از ترجمه، آن را به شکل کتاب درآورد. از آنجا که این ژنرال تمام عمرش را به عنوان یک سرباز ارتش بوده است، تفسیرهای دقیقی از ذهنیات سان تزو داشته است.
بسیاری از خوانندگان کتاب هنر جنگ بر این باور هستند که این کتاب برای کسب و کارشان بسیار سودمند بوده است. افرادی که دوست دارند در زندگی شخصی و شغل خود بر اساس نظم و استراتژی پیش بروند، کتاب هنر جنگ را بخوانند. پس از مطالعه کتاب خواهید دید که دیدگاه شما نسبت به استراتژی و ساختن استراتژی تغییر می کند. در کتاب هنر جنگ راجعبه مسائلی صحبت میشود که هر فرماندهای باید آنها را در نظر داشته باشد، از علامتهای امیدوارکننده و مثبت بگیر تا نشونههایی که از یک فاجعهی غریبالوقوع خبر میدهند. این کتاب یک اثر تعیینکننده در حوزه استراتژی و تاکتیک نظامی در زمان خودش بوده و هنوز هم یکی از متون اصلی بهشمار میرود و همچنین یکی از قدیمیترین و موفقترین کتابها دربارهٔ استراتژی نظامی است که بر روی تفکر جنگی مشرق زمین، تاکتیکهای کسب و کار و… تأثیرگذار بودهاست.
سون تزو بر اهمیت تثبیت موقعیت در استراتژی تأکید کرده و نشان داد که این موقعیت تحت تأثیر دو چیز قرار دارد؛ یکی شرایط عینی و فیزیکی حاکم بر میدان و دیگری شرایط ذهنی و تفکرات بازیگران رقیب در میدان است. او عقیده داشت استراتژی یک برنامه مدون و از پیش تعیین شده نیست که بر روی کاغذ پیاده و طبق آن اجرا شود؛ بلکه باید بر اساس نیازها و شرایط متغیر حاکم بر صحنه نبرد، پاسخهای مناسب و سریع اتخاذ و اعمال نماید. برنامهریزی تنها در شرایط تحت کنترل قابل اجراست؛ در حالی که در محیطی شرایط همواره در حال تغییر است، برنامههای دو طرف در رقابت با هم تداخل کرده و شرایط غیرمترقبه پدید میآورند. سان تزو میگوید: اگر شما خود و دشمنان را بشناسید، از نتایح حاصله از صدها جنگ نباید هراسی داشته باشید، اگر شما خود را بشناسید و لیکن دشمن را نشناسید، برای هر پیروزی که بدست میآورید، از رنج یک شکست نیز بیبهره نخواهید بود، اما اگر نه خود را میشناسید و نه دشمن را، در تمام جنگها شکست خواهید خورد.
سرنوشت شخصی که سعی میکند بدون تلاش و بدون پرورش روحیه خطر کردن، در نبرد و حملاتش پیروز شود، ناخوشایند است، زیرا نتیجهای جز هدر دادن زمان ندارد و ایستایی و خمودی بههمراه دارد.
سائو کونگ میگوید: «پاداش کار خوب نباید حتی یک روز به تعویق بیفتد». تو مو میگوید: «اگر فرصت پاداش دادن و تشویق افراد شایسته را از دست بدهید، زیردستان شما دستوراتتان را اجرا نخواهند کرد و مصیبت و گرفتاری برایتان پیش خواهد آمد». در این رابطه می یائو چن بهترین تفسیر را ارائه کرده است. او میگوید: «آنهایی که میخواهند از موفقیت در نبرد و تهاجمهایشان مطمئن شوند، باید لحظات مناسب را تشخیص دهند و قهرمانانه بجنگند. آنها باید با توجه به شرایط، ابزاری مانند آتش، آب و غیره را انتخاب کنند. آنچه نتیجه آن مصیبتبار است و نباید انجام شود، این است که دست روی دست بگذاریم و فقط به امتیازاتی که نسبت به رقیب داریم، دلخوش کنیم.»
به همین دلیل میگویند یک حاکم بصیر پیش از هرچیز نقشهها و طرحهایش را ترسیم میکند. یک فرمانده خوب ابتدا منابع خود را مشخص میکند و توسعه میدهد.
تو مو میگوید: «یک شاهزاده جنگافروز با اقتدار خود سربازانش را کنترل میکند؛ کاری میکند آنها به هدفشان ایمان داشته باشند و با هم متحد شوند و با پاداش درست آنها را مطیع خود میکند. اگر ایمان نباشد، فساد و ویرانی از راه خواهد رسید. اگر پاداش درست و کافی نباشد، دستورات محترم شمرده نخواهند شد.»