کتاب باغ طوطی

کتاب باغ طوطی نوشته‌ی مسلم ناصری، در قالب رمان و با زبان سلیس و دلنشین، زندگی میثم تمار، صحابه‌‌ی امیرالمومنین را به تصویر می‌کشد. کتاب توسط انتشارات کتاب جمکران روانه بازار کتاب شده است. 

• معرفی کتاب باغ طوطی
• دانلود کتاب باغ طوطی
• خلاصه کتاب باغ طوطی
• خرید کتاب باغ طوطی

معرفی کتاب باغ طوطی

کتاب باغ طولی، در قالب رمان و با زبان سلیس و دلنشین، زندگی میثم تمار، صحابه‌‌ی امیرالمومنین را به تصویر می‌کشد. با مطالعه این کتاب، نویسنده  شما را به کوچه‌های کوفه  می‌کشاند و شما در آن کوچه‌ها قدم می‌زنید. حتی از رطب کوفه می‌چشید. ناصری با قلم شیرین، طعم هم‌نشینی با امیرالمومنین را به مخاطب می‌چشاند و سعی می کند با بیان کودکانه میثم تمار، این صحابه‌ی ایرانی را به خواننده بشناساند. قبل از چاپ این کتاب، کمتر کسی اطلاع داشت که میثم تمار ایرانی است.

دانلود کتاب باغ طوطی

نسخه الکترونیک این کتاب با استفاده از فایل کتاب باغ طوطی pdf تولید و عرضه شده است. این کتاب الکترونیک را در نرم افزار فراکتاب دانلود کنید و یا آن را به صورت آنلاین مطالعه کنید.

خلاصه کتاب باغ طوطی

ابتدای کتاب با ورود میثم به کوفه شروع می‌شود که در بند اسارت است و ناصری با تسلط کامل بر تاریخ آن زمان، حتی از کودکی میثم سخن می‌گوید.
زندگی میثم پر شور و با شیفتگی مثال زدنی به امیرالمومنین و دارای شگفتی برای مخاطب است.
مسلم ناصری در کتاب باغ طوطی به مناسبات قبیله‌ای و نوع زندگی، خورد و خوراک مردمان کوفه، محل زندگی و خانه‌های آن‌ها پرداخته و به سادگی از کنارشان رد نشده است.
این کتاب برای کسانی که علاقه به تاریخ، خصوصا تاریخ اسلام دارند، بسیار مناسب می‌باشد.

برشی از متن کتاب باغ طوطی

شب تا صبح می نالیدند...
-باید هم طلبکار باشی!
مرد پوزخندی زد و گفت: «من برادر کشی را دوست نداشتم. نمی‌خواستم به روی برادر مسلمانم شمشیر بکشم.»
-چه بهانه ی خوبی! بیایند خانه ات را غارت و ویران کنند، چون مسلمانند دست روی دست بگذاری. حتماً بخشی از غارت های معاویه به تو... شاید برای همین است که دست در دست او داده ای و مخالفانش را به زنجیر می کشی و به زندان می اندازی. 
پسر نمیر لب برچید و گفت: «درست است که من به جنگ نیامده ام؛ ولی اینان شورشگر هستند. کوفه به آرامش نیاز دارد.»
مرد خندید و چیزی نگفت. حصین پسر نمیر به میثم اشاره کرد و گفت: «ولی چرا این علوج ها را بر سر ما سوار کرد؟»
-این حرف دیگری شد. به هر حال گذشته، گذشته. امیرمومنان چهره در نقاب خاک کشیده و با تمام خوبی ها و بدی هایش.
مردی که تا به حال ساکت بود و قبای زربفتی به تن داشت، جلو آمد و با خنده گفت: «می خواستیم چه بشنویم، چه دیدیم. مگر قرار نبود با ما شنیدن حرف های سالم...»
-میثم 
-برای من همان سالم است. سالم اسم بهتری است. میثم اصلا یعنی چه؟ یک اسم بی مسما و بی معنا.

خرید کتاب باغ طوطی

برای خرید کتاب باغ طوطی با قیمت مناسب و با تخفیف، به سایت و یا اپلیکیشن فراکتاب مراجعه کنید و از مطالعه آن لذت ببرید.