روزهای طهران نوشته یعقوب نیمرودی و ترجمه شده توسط آقایان میثم عرب سرخی، مرتضی سلمان و منتشر شده توسط بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
میلادی 2010روزهای طهران آخرین اثر از سه گانه نیمرودی است که در سال (1389شمسی) توسط انتشارات معاریو که متعلق به نویسنده است،
سه فصل از این کتاب متعلق به حضور نیمرودی در ایران است؛ یعنی زمانی که با انتقال از ارتش به موساد، بهعنوان نماینده موساد در ایران منصوب میشود(1959 تا 1956)؛ سپس با انتقال مجدد به ارتش از سال 1960تا 1970 بهعنوان وابسته نظامی به ایران میآید و در مرحله سوم بعد از استعفا از مشاغل نظام، از سال 1970 تا پیروزی انقلاب اسلامی بهعنوان تاجر و بازرگان در ایران فعالیت میکند.
یک فصل پایانی از کتاب نیز مربوط به سالهای 1985تا1992است که داستان ایرانگیت میپردازد. و دیگر ارتباطی به روزها و حتی شبهای تهران هم نیز ندارد ولی خارج از ایران مربوط به این کشور است.
اگر این سه کتاب را عصاره و خلاصه نزدیک به سی سال فکر کردن، کار کردن و توطئه کردن علیه ایران و ایرانیان بدانیم ادعایی به گزاف نگفتهایم.
صهیونیستها بهمنظور تجزیه قسمتهای کردنشین کشورهای ایران، عراق، ترکیه و سوریه و به نحوی تحقق اهداف دکترین پیرامونی برای ایجاد کردستان بزرگ، از ذکر فعالیتهای خود در کردستان به هیچ عنوان ابایی ندارند. ضمن آنکه بسیار مراقب هستند که مهرههای خود و نقشه اجرایی خود را در این منطقه نسوزانند.
بازانی که سابق بر این، بهعنوان فرمانده ارتش اکراد در مهاباد بود. اینک به چهره پیشرو حزب دموکرات، جنبش اکثریت کردهات، تبدیل شد و بعد از آن اقدامات رادیکال و جنگهای چریکی را علیه ارتش عراق آغاز کرد. در همین راستا اسرائیل علاقهمند بود به کردهای عراق کمک کند.
داستان از اینجا شکل گرفت که اواسط ژوئیه 1965(تیر1344ه ش)،مئیر آمیت تصمیم گرفت تا نمایندهای از موساد به کردستان عراق بفرستد تا مسائل میدانی را از نزدیک مورد بررسی قرار داده و به بارزانی شخصا مشاوره دهد. اولین افسر که بعدا نیز دوره حضورش تمدید شد،سرهنگ بن زوی بود؛از افسران ویژه ارتش که به موساد منتقل شده و بعدها یکی از مدیران ارشد آنجا شد. او و افرادش توسط نمایندهای از ساواک با نام هیأت بارکان-1 به خاک عراق اعزام شدند. زوی به مدت سه ماه به همراه بارزانی در کردستان ماند. او منطقه و مشکلاتش را بررسی کرد و در ماه سپتامبر در تلگرافی به کشور در خصوص«اسپارتها» (لقب کرد ها در موساد) گزارش داد که به کمکهای عمومی نیاز دارند؛ از همه مهمتر، آنها باید دورههای کماندویی و اطلاعاتی را بگذرانند. زوی نوشت آنها در سطح مبارزات فردی بسیار خوب عمل میکنند اما مشکل عمده در سطح فرماندهی و سازماندهی وجود دارد و تا آنجا که ممکن است باید دورههایی برای این افسران برگزار شود...بنابراین «بارکان-2»در حال اجرا بود.