رمان سالهای بنفش نوشته ابراهیم حسنبیگی توسط انتشارات کتابستان معرفت روانه بازار نشر شده است.
سالهای بنفش یکی از آثاری است که با زبان داستان به اتفاقات سالهای واپسین رژیم پهلوی و مبارزات مردم برعلیه این رژیم پرداخته است. مبارزاتی که از زبان یک پسر بچه روستایی به نام «علی» در یکی از روستاهای اطراف بندر ترکمن زندگی میکند، نقل میشود. علی در طول حوادث داستان بزرگ میشود و حوادث داستان نیز همگام با رشد او پیش میروند. اتفاقات پیش آمده برای شخصیت اصلی داستان، همزمان با آشنایی او با روحانی جوانی به نام «سید رسول» که به روستای آنها تبعید شده است، آغاز میشود. این آشنایی منجر به ارتباطگیری او با سید رسول و بعد از آن وارد شدن علی به خط مبارزه با رژیم پهلوی است که در نهایت منجر به دستگیری و زندانی شدن او میشود. کتاب سالهای بنفش را میتوان جزو یکی از چند اثر برتری دانست که پیرامون انقلاب اسلامی ایران و از زاویه دید یک مبارز انقلابی نوشته شده است.
در وارد اتاق شد، رو به زهرا گفت: دوتا تخممرغ نیمرو کن و با یک قرص نان بده به علی، تا ببرد برای آن بندۀ خدا. »
در صدای پدر چنان تحکمی بود که مادر جرأت نکرد، اعتراض کند. به چشمهای پدر زل زد تا بداند که از این کارش راضی نیست. زهرا دست به کار شد. خوشحال بودم، اما مادر طاقت نیاورد:
– می خواهی سرگروهبان عابدی را با جانمان بیندازی؟
پدر جوابش را نداد. مادر ادامه داد :
– اگر بفهمد برای تو بد می شود!
پدر باز حرفی نزد، تخممرغها توی ماهیتابه جلز و ولز میکردند. سینه کهنه برنجی پای سماور را برداشتم. یک قرص نان و لیوانی آب داخل آن گذاشتم. بشقاب نیمرو را هم به آن اضافه کردم و راه افتادم...