کتاب حدس پوانکاره نوشته دونال اُشی و ترجمه دکتر حسین سبزرو که انتشارات مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران به چاپ رسانده است. این کتاب دربارۀ تک مسئله ای است که بیش از صد سال پیش توسط ریاضی دان برجسته فرانسوی، هانری پوانکاره، صورت بندی شده است و از آن زمان تاکنون ریاضی دانان را مجذوب و آشفته کرده است. این مسئله، موسوم به حدس پوانکاره، اخیراً حل شده است و به اشیایی می پردازد که برای درک ما از خود عالمی که در آن زندگی می کنیم، اساسی اند.
انقلاب ها در ریاضیات اموری آرام اند. بدون درگیری قوای نظام و بدون آلات جنگ. گزارش های خبری کوتاه، جایی به دوراز صفحۀ نخست. عاری از جذابیت. درست مثلِ بعدازظهر سرد و مرطوب دوشنبه ٧ آوریل ،٢٠٠٣ در کمبریج، ماساچوست. جمعیت کثیری اعم از پیر و جوان در سالن سخنرانی در مؤسسۀ فناوری ماساچوست (ام آی تͬ) گرد آمده بودند. آنها روی زمین و در راهروها نشسته و در انتها ایستاده بودند. سخنران، ریاضی دان روس، گریگوری پرلمان، کت و شلوار تیرۀ چروکیده و کفش های کتان به تن داشت و در حین معرفی قدم می زد. ریشو و بی مو، با ابروان پرپشت و
چشمان به شدت تیره، میکروفون را آزمایش و با تردید شروع کرد: «من در سخنرانی به شیوۀ خط وارد نیستم، بنابراین قصد دارم وضوح را فدای توانایی کنم.» انبساط خاطر در بین حضار موج می زد و سخنرانی شروع شد. او یک تکۀ بزرگ گچ سفید برداشت و یک معادلۀ کوتاه ریاضی به قدمت بیست سال نوشت. معادله ای که معادلۀ شارش ریچ نامیده میشود و خمیدگی فضا را به گونه ای تلقی می کند که گویی یک نوع گرمای عجیب و غریب است، شبیه به گدازۀ مذاب، که از نواحی با خمیدگی زیادتر جریان دارد و می خواهد خود را در مناطقی با خمیدگی کمتر پخش کند.